-
حاج علی افراسیابی، پدر بزرگوار پنج شهید ، به دیدار حق شتافت.
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 19:44
حاج علی افراسیابی، پدر بزرگوار پنج شهید دفاع مقدس، به دیدار حق شتافت. به گزارش خبرنگار آینده، پدر شهید خلبان افراسیابی و چهار شهید سرافزار دیگر روز گذشته بر اثر سکته قلبی درگذشت. وی بارها مورد تفقد رهبر انقلاب و سایر مسئولان کشوری قرار گرفته بود. مراسم تشییع پیکر مرحوم افراسیابی ، "یکشنبه" از ساعت 8 از مقابل...
-
حاج محمد نمازی
شنبه 6 آذرماه سال 1389 07:08
حاج محمد نمازی سه مکان در شیراز به نام نمازی است. سه راه نمازی، فلکه نمازی و بیمارستان نمازی .مهمترین آنها بیمارستان نمازی است که توسط مرحوم نمازی احداث و برای استفاده عموم قرار گرفته است. بیمارستان نمازی در یک محوطه بسیار بزرگ در کنار رودخانه خشک و در تقاطع خیابانهای ملاصدرا، زند و چمران و در کنار میدانی که به همین...
-
گزارشی از مراسم عید غدیر در شهرک سعدی شیراز
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 21:16
راهپیمایی خانوادگی – غبار روبی و گلریزان مزار شهدا خاطره شهید سید رحیم هاشمی با اطلاع قبلی از طرف مسجد جامع ، پایگاه بسیج شهید عرشی و تربیت بدنی برای راهپیمایی، ساعت 5/6 صبح روز پنجشنبه 4/9/89 مصادف با عید غدیر تعداد زیادی از خانواده ها به این دعوت لبیک گفته و در جلوی درب آرامگاه سعدی حضور بهم رساندند. راهپیمایی از...
-
گشت و گذاری در اسامی ایرانی با نگاهی ویژه بر محلات میگون
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 07:04
گشت و گذاری در کوچه پس کوچه های اسامی افراد و محلات ایران با نگاهی ویژه بر محلات میگون هر کسی از بدو تولد با نامها و نشانهایی در شهر ها و روستاها و محلات آشنا می شود که با ریشه بعضی از آنها آشنایی داشته و بعضی از آنها دوستهای نا آشنا می باشد. شاید تا آخر عمر با اکثر این نامها و نشانها عجین شده ولی علت نامگزاری را...
-
نماز جمعه شیراز و تجلیل از امید نوروزی
سهشنبه 2 آذرماه سال 1389 07:03
نماز جمعه شیراز و تجلیل از امید نوروزی حضرت آیه الله ایمانی امام جمعه شیراز در خطبه دوم نماز به تجلیل از جوان دلاور شیرازی امید نوروزی پرداخت. ایشان در ادامه فرمودند: این جوان به جای تفریحات ناسالم به ورزش روی آورده و با تمرینات مستمر وهمت و غیرت توانست در بازیهای آسیایی در چین مقام افتخار را کسب نموده و پرچم پر...
-
من به قربان غدیر
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 09:12
کاش من بودم در روز غدیر کاش مولا یک پیامبر بود و من ذبحی عظیم کاردی در دست او بود و گلوی من چشمها را نمی بستم تا آخر نگاهش بکنم -------------------------------------- آنگاهی که پیامبر ندای سبحان را شنید، بیدرنگ کاروان را صدا در داد. هان، آنهایی که پیش رفتید، برگردید. آنهایی که هستید بایستید و منتظر آمدن مابقی کاروان...
-
عید قربان و عید غدیر (پیامکها و شعر های زیبا
سهشنبه 25 آبانماه سال 1389 07:41
* همزمان با عید قربان دلت را قربانی عشق , صمیمیت و مهربانی کن * عید قربان گرچه آیین خلیل آزر است / ملت اسلام را امروز زیب و زیور است حبّذا عیدى که سرخ از خون قربانى او / گونه اسلام و روى ملت پیغمبر است . . . * بگذر از فرزند و جان و مال خویش / تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست / تا چو اسماعیل،...
-
جمعه روز خوبی بود...
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 06:42
کوهپیمایی خیلی وقتها آدم یه چیزهایی داره و به اون نگاه نمی کنه. همش به فکر داراییهای مردمه .فلانی چی داره و فلانی چی نداره. اولین نعمتی که خدا به بعضی بندگان بی بصیرتش داده ، سلامتیه که اکثرا قدرش رو نمی دونن.زمانی به فکر سلامتی خودمون می افتیم که خدای ناخواسته یک بیماری گریبانگیر خودمون و کسانمون بشه. برای سلامتی که...
-
گذری بر فرماندهی سپاه پاسداران و حفظ ارزشها در رودبار قصران
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 07:36
فرماندهی سپاه رودبار قصران از آغاز تا سال 74 سپاه شمیرانات واحد بسیج شمیران سپاه رودبارقصران مکان و زمان شروع آریا نژاد کوچه صالح یزدان فر کوچه صالح ملکی الهیه اسماعیلی الهیه عنایت اصغرزاده فرمانیه 59 سرابادانی فرمانیه سید خلیل میراسماعیلی میگون – اوشان 61 سر مست سپاه اوشان 65...
-
نگاهی به قصران و رودبارقصران در آیینهی تاریخ
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 06:28
بی مقدمه همانگونه که دکتر کریمان در کتاب کوهسران نگاشتهاند: قصران معرب کلمهی پارسی کوهسران است. این ناحیهی بزرگ و کوهستانی در شمال جلگهی ری بود که از دماوند تا طالقان و از ری باستان تا مرز مازندران محدود میشد. تهران که امروزه یکی از ابر شهرها محسوب میشود و پایتخت امروزی ایران است، روزگاری بخش کوچکی از قصران به...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه(8)
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 07:42
اتمام سربازی در جبهه، بدون یگ گام پیشروی در میان باغمان یک استخری دایره شکل به شعاع دو متر و ارتفاع یک متر وجود داشت.روزهای گرم تابستان علاوه بر آبیاری باغات ،فرصتی برای شنا هم داشتیم. در میان همسنگران بعضی از بچه های شمال و تهران از شنای خودشان تعریف می کردند.می گفتند: ما شیرجه می زنیم، زیر آبی می رویم، دوچرخه و...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه (7)
شنبه 15 آبانماه سال 1389 10:51
حدود 17 ماه همراه با همسنگریانم از دزفول - اندیمشک -دشت عباس -عین خوش دالپری و- عین خوش - دهلران- موسیان- مهران واز آنجابه میمه - مورموری - صالح آباد - دره شهر و آبدانان و هرجایی که نیاز به خدمت بود، مشغول بودیم. هنگام خوردن ناهار جلوی سنگر اولی سمت راست مسلم فراهانی (اراکی) بعدی خودم و بعدی دانشپور هفده ماه در یک...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه (6)
جمعه 14 آبانماه سال 1389 09:16
عقب نشینی از دهلران به ارتفاعات ممله - مورموری- آبدانان- دره شهر و پل دختر در یک شب مهتابی ، هنگامی که شهر نیمه تخلیه شده دهلران در خواب رفته بود، فرمانده دستور عقب نشینی را صادر کرد. بچه ها طبق عادت وسایل را جمع و جور کرده و سوار ماشینها شدند.مسیر ما اینبار از یک جاده فرعی خاکی پر پیچ و خم و شیبی رو به بالا...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه(5)
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 06:14
عقب نشینی به سمت دهلران وقتی ساعت انتهای شب را نشان می داد و ماه بر بلندای آسمان قرار گرفته بود، فرمان عقب نشینی از سوی فرمانده صادر شد. بچه ها به سرعت وسایل انفرادی را جمع و جور و در ماشینهای خودشان سوار شدند. کلیه گردان در یک خط، اما با فاصله کم به سمت دهلران حرکت کردند. چراغ ماشینها خاموش و تنها از نور ماه استفاده...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه(4)
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 06:26
حرکت به سمت مهران گردان کاتیوشا گروه 33 توپخانه پادگان جی تهران زیر مجموعه تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد قرار گرفت.روز حرکت فرا رسید.تمامی ادوات جنگی از قبیل: کاتیوشا، ضد هوایی، آشپزخانه صحرایی، تانکرهای آب، کامیونهای مخصوص حمل موشک های کاتیوشا، جیپ های فرماندهی، مخابرات و تدارکات و غیره هر کدام به فاصله 50 متر در یک صف طویلی...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه (3)
سهشنبه 11 آبانماه سال 1389 06:50
اندیمشک و دزفول درتاریخ 5/7/59 جهت عزیمت به مناطق جنگی از پادگان به سمت قطار باربری که نزدیکیهای قزوین قرار داشت حرکت کردیم. ادوات جنگی کاتیوشا، ضدهوایی، کامیونهای مخصوص حمل موشک کاتیوشا، ماشینهای جیپ صحرایی، فرماندهی و مخابرات در انبارهای قطار جاسازی شده بود.واگن های جلویی قطار هم برای سربازان و درجه داران در نظر...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه (2)
دوشنبه 10 آبانماه سال 1389 07:24
پادگان جی اواخر فروردین ماه سال59 دوران آموزشی من در پادگان 02 شاهرود به اتمام رسیده بود.در تقسیم بندی به تهران منتقل شدم.جالب توجه اینکه خیلی ها تلاش می کردند به تهران منتقل شوند، اما از شانس بد آنها به شهرستانها می افتادند.برعکس من که تلاش می کردم به شهرستانها بیافتم به تهران منتقل شدم. با یک دستگاه اتوبوس به پادگان...
-
حضور مردم میگون در انتخابات جمهوری اسلامی
یکشنبه 9 آبانماه سال 1389 08:47
اینجا ایستگاه میگون و در تاریخ دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ است.این افراد با شناسنامه ای که در دست داشتند به فرمان پیر مرادشان حضرت امام خمینی ره) لبیک گفته و به سمت حوزه رای گیری می روند تا به نظام مقدس جمهوری اسلامی رای آری بدهند. شناسایی افرادی که بیشتر آنها در قید حیات نیستند به شما واگذار می شود. روحشان شاد و یادشان...
-
خاطرات من و سربازی و جبهه (۱)
یکشنبه 9 آبانماه سال 1389 07:48
خاطرات من و سربازی و جبهه دوران آموزشی شرایط و وضعیت من برای خدمت زیر پرچم ،طوری بود که می توانستم با یک استشهاد محلی از رفتن به سربازی معاف شوم.اما از آنجاییکه عشق و علاقه من به لباس مقدس سربازی به حدی بود که علیرغم تنظیم استشهاد محلی و سفارشات مکرر وابستگان در نهایت عشق بر عقلم پیروز شد و تصمیم قاطع گرفتم که به خدمت...
-
گلزار شهدای شهرک سعدی شیراز
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 06:56
گلزارشهدای شهرک سعدی شیراز عصر پنجشنبه یا صبح جمعه که می شه آدم دوست داره یه سری به قبرستون محلش بزنه. وقتی وارد قبرستون که می شی انگار به یه دنیای دیگه ای پا گذاشتی.آدمای داغدار که غمبرک زده اند.کسانی که عزیزا و جووناشونو از دست دادن و با یه بغل گریه وارد می شن. روی قبرا که می ری می بینی یکی داره آب می پاشه. یکی با...
-
نمودار شهدای رودبار قصران
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 06:54
شادی روح شهدا صلوات
-
سفر به اویل (کجور) استان مازندران
شنبه 17 مهرماه سال 1389 07:21
سفر به اویل (کجور) استان مازندران پنجشنبه 1/2/82 مدتها در پی فرصتی بودم تا سری به منطقه کجور بزنم. البته قبلا سه بار و هر بار به طور تصادفی از آن منطقه عبور کردم. هیچکدام از سفرهای قبلی با دید علمی و جغرافیایی نبود. یکبار در اوایل انقلاب با مرحوم مشهدی کریم، قصاب محله به آن منطقه رفتم. من راننده ی نیسان و ایشان هم...
-
خاطرات جبهه (ازمیگون تا سددز- جُفیر- جزیره مجنون و عملیات خیبر)
پنجشنبه 8 مهرماه سال 1389 10:07
خاطرات جبهه (ازمیگون تا سددز- جُفیر- جزیره مجنون و عملیات خیبر) به بهانه یادبودی از شهدای گرانقدر: شهید مسلم سلیمان میگونی – شهید خندان – وشهید ولی اله ایوبی. زمستان سال 62 به عنوان مربی امور تربیتی و به صورت حق التدریس در مدرسه شهید زمانی فشم مشغول به کار شدم. هنوز به کارم خوب نچسبیده بودم ، که یکی از شبهای زمستان...
-
علی (ع) و نهج البلاغه
دوشنبه 8 شهریورماه سال 1389 21:49
نمی دانم از چه زمانی امام علی(ع)راشناختم . اما آنچه به یاد دارم از زمان کودکی است.انگاه که پدر پیرم دستان کوچک مرا می گرفت وبلند می کرد می گفت :بگو یاعلی وبلند شو.چهار جیز ازکودکی زمزمه گوش ما ودر نهایت باخون ماعجین شده بود. اول اینکه هرکاری می کنی بگو بسم الله . دوم اینکه هنگام اب خوردن بگو سلام برحسین.سوم هنگام...
-
دلم برای میگون تنگ شده است
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 07:32
یادش بخیر چه زیباست سالهای پس از انقلاب ، اما دلم برای سالهای چهل وپنجاه تنگ شده است به فروردین ماه و ذره ذره ذوب شدن برفها دلم برای دره ها ورودهای پر آب تنگ شده است چه خوب بود که بذرها به زیر خاک می رفت دلم برای شعبان بذر پاش تنگ شده است ( شعبان کیارستمی و سلیمانی بذرپاش حرفه ای بودند) به اردیبهشت ماه و پا به کوه...
-
گشت وگذاری پیرامون نمازو مساجد میگون
یکشنبه 10 مردادماه سال 1389 06:37
گشت وگذاری پیرامون نمازو مساجد میگون ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر (عنکبوت 45) مقام معظم رهبری در تاریخ 16/7 /60 فرمودند: الذین ان مکنا هم فی الارض اقامو الصلوه و اتوالزکوه و امرو بالمعروف و نهو عن المنکر...اقامه نماز فقط این نیست که صالحان خود نماز بگذارند، این چیزی نیست که برای تشکیل حکومت الهی متوقف باشد، بلکه...
-
یوتوپیا، مدینه فاضله، جهان وطنی
یکشنبه 10 مردادماه سال 1389 06:34
یوتوپیا، مدینه فاضله، جهان وطنی قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی با کسب اجازه از حضرت حافظ ، به نظر می رسد شرح این شعر بدین گونه باشد که:قلم توان بیان اسرار عشق را ندارد.آرزوی هر فرد، بالاتر از آن چیزی است که بتوان نگاشت.شاید"اسرار عشق"را بتوان به حق الیقین و...
-
برادر جانباز مرحوم عبّاس حبیب الله رودباری
یکشنبه 10 مردادماه سال 1389 06:33
برادر جانباز مرحوم عبّاس حبیب الله رودباری نام : عبّاس حبیب الله رودباری نام پدر : حبیب الله عملیات : سومار بمباران شیمیایی شماره ی شناسنامه : ۲۶ ۸۰٪جانبازی تاریخ تولد : ۱۰/۳/۱۳۲۱ از مرحوم عبّاس حبیب الله رودباری درخواست کردم که قسمتی از زندگینامه اش را برای چاپ در کتاب میگون و حماسه ی هشت سال دفاع مقدّس آماده نماید ....
-
من کتاب قرآنم
جمعه 8 مردادماه سال 1389 08:14
من کتاب قرآنم من کتاب قرآنم .آخرین کتاب آسمانی که از طرف خداوند برای سعادت و راهنمایی توسط آخرین پیامبر خدا به بشریت اهدا شد.تمامی آنچه که در درون من قرار دارد دارای 114 سوره و6236 آیه می باشد. مرا به 30 جزء و 120 حزب تقسیم کردند. تمام آیات من از 77437 کلمه و 323671 حرف تشکیل می شود.غیر از سوره توبه مابقی سوره های من...
-
جانباز خاموش (شیر دیروز و مجاهدت امروز )
شنبه 26 تیرماه سال 1389 07:04
خیلی دوست داشتم در رابطه با جانبازی که هیچگاه نشده افتخار جانبازیش را برای کسی تعریف کند مطلبی می نوشتم .شاید کسی از او نپرسیده است . شاید مسئله ای پیش نیامده تا از افتخارات خودش پرده برداری کند . شاید کشاورز ویا دامداری درگوشه ای از یک روستای دورافتاده ای بود که نیاز به وام ، یا مسکن ویا غیره نداشت که بخواهد از این...