شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

نقدهایی بر نتایج برترین های تعزیه در سوگواره ی ملی اراک

نقدهایی بر نتایج برترین های تعزیه در سوگواره ی ملی اراک اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی۲۵ دی 1391

برخی اوقات می شنویم که فلان داور در فلان بازی درست قضاوت نکرد و یا اینکه به حق قضاوت نکرد. البته اگر داوری به اندازه ی درک و فهم و علم خودش قضاوت کند و هیچگونه تبانی و ارتشایی صورت نگیرد عقل می گوید که بپذیریم؛ اما اگر غیر از این باشد و علیرغم  گاهی و اطلاع داور، قضاوت ناصحیح باشد و به گونه ای رشوه ای و یا اینکه از دید پسر خاله ای به قضیه نگاه کنیم کمی دردناک تر می شود. قضاوت داوری در سوگواره ی تعزیه ملی اراک کمی تامل برانگیز است. اگر چه میزبانان یک کمی دور از انصاف حق دارند اما نه تا اندازه ای که میزبانان را خنگ و نادان محاسبه کنیم. در این سوگواره از یازده استان شرکت کرده بودند. این استان ها عبارت بودند از: تهران، مرکزی، کرمان، البرز، همدان، قم، گیلان، فارس، خراسان شمالی، قزوین و بوشهر

در این استانها غیر از فارس، خراسان شمالی و همدان مابقی به صورت کم و یا زیاد عناوینی را به خود اختصاص داده بودند.

برترین ها:

اول: تفرش (شهادت امام حسن (ع)

دوم: اراک (امیر کبیر)

سوم: قزوین (حضرت ابوالفضل (ع)

امام خوانی:

اول: تفرش (رضا حیدری در تعزیه ی بازار شام)

دوم: گیلان علی اسمی در مجلس شاهزاده ابراهیم

سوم: کرمان (علیرضا طاهری)

سوم: تفرش (نقی بیاتی)

شهادت خوانی:

اول: قزوین (حسن زمانی)

دوم: گیلان (مصطفی و مرتضی اوسا)

سوم: تهران (عقیل صدفی)

سوم: تهران- ( احمد عزیزی)

سوم: تهران (مجید بنی علی)

زنانه خوانی:

اول: قم (رضا نصراللهی در مجلس متوکل)

دوم: البرز (محمود منصوری در تعزیه ی شهادت ابوالفضل (ع)

دوم: تهران حسن عقیقی)

سوم: تفرش (مصطفی شاه حسینی در تعزیه ی شاهچراغ)

بچه خوانی:

اول: اراک (محمد حسین انصاری در تعزیه ی دو طفلان مسلم)

اول: اراک (محمد اسماعیل قدیری در تعزیه ی بازار شام)

دوم: نهاوند - علیرضا سیاوشی در مجلس بازار شام

دوم: البرز (زینب احدی )

سوم:  نهاوند (فرهاد بیوک )

سوم: بوشهر (فاطمه ی فخاری)

سوم:  نهاوند - فرهاد بیوک در

مخالف خوانی:

اول: اراک (امیر حدادی)

اول: تهران (حسین حیدری در مجلس شاهچراغ)

دوم: قم (تقی ساده در تعزیه ی متوکل)

سوم: کرمان (هادی معین قفقازی در تعزیه ی حاتم بخشی)

موسیقی:

اول: قم (سید حسن ابراهیمی)

اول: تفرش (عباس حیدری در تعزیه ی امام حسین (ع)

دوم: اراک (فرامرز زمانی در تعزیه امیر کبیر) و (قاسم مرزآبادی در تعزیه ی دوطفلان مسلم)

سوم: قزوین - (هادی بابا نعلبرها)

سوم: - گیلان (محمد بلالی)

شبیه گردانی:

اراک - (مهدی دریایی)

در این انتخاب:

اراک 6 مورد

تهران5 مورد

تفرش 5 مورد

قم 3 مورد

نهاوند 3 مورد

گیلان 3 مورد

قزوین 3 مورد

کرمان 2 مورد

البرز 2 مورد

بوشهر 1 مورد

فارس 0 مورد

همدان 0 مورد

خراسان شمالی . مورد

در این انتخاب مشخص نشده گروه هایی که از قضاوت داوری اعتراض داشته باشند باید به کجا مراجعه نمایند. در برخی ارتباطات تلفنی و غیره که با برخی از دست اندرکاران و داوران برقرار شد از تعزیه نمایندگان فارس به دلایل زیر سزاوار رتبه و مقامی ندانستند.

1 نمایش به صورت تعزیه اجرا نشد، بلکه بیشتر تئاتر بوده است.

2 لباس گروه مخصوص تئاتر بود نه تعزیه.

3 ابزار گروه بیشتر به تئاتر شبیه بود.

4 در نسخه دست کاری و کم و زیاد شده بود.

5 نمایش و موسیقی از حالت اصالت خودش خارج و به نوعی بدعت گذاری شده بود.

6 شبیه خوانان در برخی موارد از دستگاه ها خارج شده و گریز میزدند.

- از اینکه تعزیه به صورت تئاتر اجرا شد، لباس، ابزار و وسایل هم مربوط به تئاتر بود، باید یک مقداری روی این حرف تامل کرد. البته تئاتر و تعزیه در خیلی از موارد شباهت هایی دارند. شاید یک نمونه همین البسه باشد که خیلی از چکمه ها، زره ها، خودها و غیره که در تعزیه به کار می رود در تئاتر هم کاربرد داشته باشد. مثلاً شمشیر و خنجر و لباس های رزم و بزم تاریخی تقریباً از یک کارخانه تولید می شدند و امروزه هم همینگونه است. در زره پوشی گاهی زره فولادی و زنجیری به کار می رود و گاه از جنسی سبک تر استفاده می شود که به آن خفتان گویند. در لباس پوشی بیشترین تاکید روی رنگ لباس است که برای اشقیاء خوانان از رنگ های گرم تر مثل قرمز و برای انبیاءخوانان از لباس هایی با رنگ های سبز، آبی و سفید استفاده می شود. برای جناب حرّ هم به دلایل روشن از رنگ زرد استفاده می شود. زنان و کودکان موافق هم با لباس های مشکی استفاده می شود. پس در این مورد که بگوییم تمامی پوشش تعزیه تئاتری بود شاید از زبان کسی برآید که اصلاً آگاهی نداشته باشند و جای تعجب است که داورانی که در این مقطع قضاوت کردند، چگونه دستی بر پژوهش و تالیفاتی از این قبیل داشته اند.

- گفته شد که نمایش به صورت تئاتر انجام شد نه به صورت تعزیه! در کدام تئاتر دیده و یا شنیده ایم که مجالس مربوط به اهلبیت (ع) بصورت نسخه خوانی، منظوم و همراه با موسیقی باشد. شاید انتقاداتی باشد که ما هم در این مورد شک نداریم و می دانیم که گُل بی عیب خداست؛ اما اینکه هیچ بدانیم، این از عدالت خارج و به نوعی غرض ورزی است.

- یکی از انتقادت در رابطه با نسخه ی موجود بود. گفته شد که نسخه دستکاری شده است. دستکاری نسخه کار هر کسی نیست. اگر کسی نسخه ها را دستکاری کند، به طوری که به اصل موضوع صدمه نبیند از ابتکارات است. خیلی از نسخ های تاریخی، ادبی و ... در طول تاریخ تحریف، تنظیم و یا کم و زیاد شده اند. اینکه نسخه ی تعزیه نه به صورت تدوین، بلکه سینه به سینه از آباء و اجدادیمان به ما رسیده غیر ممکن است که در مسیر تاریخ دچار تغییر و تحول نشده باشد. امروزه به خاطر حوصله، وقت و ... اگر در برخی از گفتگوها، حرکات و خانش های طولانی از اصل نسخه مقداری کاهش یابد به طوری که به اصل موضوع صدمه وارد نشود، اشکالی ندارد. در تعزیه ی عابس و شوذب که به اشتباه در بنر تبلیغاتی اداره ی ارشاد اراک عبس و شوذب نوشته شده بود، از نسخه ی اصلی تهران استفاده شد. شخصی به نام کیارستمی از اهالی میگون تهران که در تکیه دولت شبیه خوانی می کرد، در انتهای کار قاجاریه، زمانی که از رونق تعزیه کاهش یافته بود، به میگون می رود و با بچه های میگون که عمدتاً از فرزندان خودش بود به تمرین و اجرای تعزیه می پردازد. نسخه ی موجودی که در دست وی بود همانی بود که در تکیه دولت استفاده می شد. بعد از ایشان فرزندان کیارستمی نسل به نسل این نسخه ها را در نزد خود نگه داشته و امروزه هم با سرپرستی جناب آقای حسن کیارستمی به روش همان سنت دیرینه و با همان نسخ تعزیه ی میگون را مدیریت می کند. در سنوات گذشته هم به عنوان پیشکسوت انتخاب شده بود. چون جناب کیارستمی با بانویی از دربندسر ازدواج می کند، ارتباطات میگونی ها با دربندسریها بیش از پیش می شود. تعزیه ی دربندسر هم برگرفته از همین نسخ است. در دهه ی گذشته شخصی به نام دربندسری نسخ موجود در دربندسر را جمع آوری و در کتابی تدوین و به چاپ می رساند. تعزیه ی عابس و شوذب نمایندگان فارس هم برگرفته از این مجموعه بوده است. این موارد صرفاً برای اطلاع از داورانی بود که در این دوره از نسخه اجرایی فارس ایراد گرفته بودند.

- گفته شد که در موسیقی و در برخی از اجراها ابداعاتی صورت گرفته که با اصل سنتی و اصیل آن مغایرت داشت. این مغایرت ها بدعتهایی می شود که ضربه به اصل موضوع می زند. البته اگر در فکر سنتی آن هستیم، نمی دانیم که در دوره ی آغازین تعزیه، صداها چگونه و چطور بوده است. چون صداها ضبط نشده است. حتی نمونه ی خانش قرآن هم در صدر اسلام معلوم نیست که پیامبر (ص) و ائمه ی معصومین (ع) و حتی قاریان آن دوره چگونه می خواندند. اگر باید ایراد بگیریم از نوع بدعت تعزیه، باید به تعزیه ی امیرکبیر ایراد گرفت. این تعزیه بدعتی است که فردا هر شخص محترمی که از دنیا رفت باید برای او تعزیه اجرا کرد. اصلاً امیر کبیر را باید با کدام زره و خود و شمشیر و خنجر نمایش داد که به اصل موضوع لطمه وارد نشود. در ذهن هر فرد ایرانی تعزیه به همین صورتی است که مخصوص اهلبیت (ع) مخصوصاً شهدای عاشورا در کربلا اجرا می شود. 

در انتها باید گفت که برای حفظ و حراست و پاسداری از این آیین ملی و مذهبی اینگونه کج داوری ها راه به جایی نخواهد برد. گیرم که تمامی گفتار آنها صحیح باشد. ما باید به گونه ای مدیریت و داوری کنیم که به نوعی از تمام گروه ها اگر به اندازه ی یک قطره ی اشکی هم که شده با عینک خوشبینی نگاه کرده تا هیچ گروهی دست خالی از این میدانی که تنها 13  شهرستان در آن شرکت کرده بودند بی فیض از این گردونه خارج نشده باشند. باید تمامی نقاط ضعف و قوت را به مدیران گروه ها انتقال داد تا نسبت به ترمیم و تقویت گروه های خود اقدام عملی صورت بگیرد. شورای تصمیم گیری تعزیه بوجود آید تا نسبت به انتخاب داوران و همچنین راهکارها و پیشنهادات با  نها مشورت شود.

برترین‌های تعزیه‌خوانی کشور مشخص شدند

گروه های برتر دومین سوگواره ملی تعزیه با نظر هیئت داوران در اراک معرفی شدند.

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی،در آخرین روز از برگزاری دومین سوگواره ملی تعزیه که با حضور گروه‌هایی از تهران، مرکزی، کرمان، البرز، همدان، قم، گیلان، فارس، خراسان شمالی، قزوین و بوشهر به میزبانی اراک برگزار شده بود، برترین‌های تعزیه‌خوانی کشور مشخص شدند.
بر اساس این گزارش بر اساس نظر هیئت داوران مجلس شهادت امام حسن (ع) از تفرش به عنوان برترین گروه شناخته شد.

همچنین تعزیه امیرکبیر از اراک و شهادت ابوالفضل از قزوین به ترتیب عناوین دوم تا سوم را کسب کردند.
در نقش مخالف خوان حسین حیدری و امیر حدادی در مجلس شاهچراغ از تهران و امیرکبیر از اراک اول و تقی ساده در تعزیه متوکل از قم و هادی معین قفقازی در خاتم بخشی از کرمان دوم و سوم شدند.
در بخش زنانه‌خوان رضا نصراللهی در مجلس متوکل از قم اول شد و محمود منصوری در شهادت ابوالفضل (ع) از استان البرز و حسن عقیقی در تعزیه شاهچراغ از تهران دوم شدند و مصطفی شاه‌حسینی در تعزیه شاهچراغ از تفرش عنوان سوم را به خود اختصاص دادند.

در بخش بچه‌خوان محمدحسین انصاری در مجلس شهادت دو طفلان مسلم و محمداسماعیل قدیری در مجلس بازار شام هر دو از اراک عنوان اول را کسب کردند.

در این نقش همچنین علیرضا سیاووشی در مجلس بازار شام از نهاوند و زینب احدی در مجلس شهادت ابوالفضل (ع) از استان البرز عنوان دوم را از آن خود کردند.

فرهاد بیوک در مجلس تعزیه بازار شام از نهاوند و فاطمه فخاری در خطبه‌خوان از بوشهر سوم شدند.
در نقش امام‌خوان رضا حیدری در مجلس امام حسن (ع) از تفرش اول شد، نقی بیاتی از تفرش و علی اسمی در مجلس شاهزاده ابراهیم از گیلان دوم و علیرضا طاهری در خاتم بخشی از کرمان سوم شدند.
در نقش شهادت‌خوان حسن زمانی در مجلس ابوالفضل (ع) از قزوین عنوان اول را از آن خود کرد، مصطفی و مرتضی اورسا در تعزیه شاهزاده ابراهیم از گیلان دوم و عقیل صدقی، احمد عزیزی و مجید بنی‌علی در تعزیه شاهچراغ از تهران مقام سوم را کسب کردند.

در بخش موسیقی سیدحسن ابراهیمی در تعزیه متوکل از قم و عباس حیدری در تعزیه امام حسن (ع) از تفرش موفق به کسب عنوان اول و فرامرز زمانی در تعزیه امیرکبیر و قاسم مرزآبادی در تعزیه دو طفلان مسلم هر دو از اراک دوم شدند و هادی بابا نعلبرها در تعزیه ابوالفضل از قزوین و محمد بلالی در مجلس شاهزاده ابراهیم از گیلان عنوان سوم را کسب کردند.

فرامرز زمانی در تعزیه امیرکبیر و قاسم مرزآبادی در تعزیه دو طفلان مسلم هر دو از اراک عنوان دومی را از آن خود کردند و محمد بلالی در مجلس شاهزاده ابراهیم از گیلان و هادی بابا نعلبرها در تعزیه ابوالفضل از قزوین عنوان سوم را کسب کردند.

در نقش شبیه‌گردانی مهدی دریایی در تعزیه امیرکبیر از اراک عنوان برتر سوگواره ملی تعزیه کشور را به دست آورد.

همچنین مجلس شهادت امام حسن(ع) از تفرش مجلس امیرکبیر از اراک و مجلس شهادت حضرت ابوالفضل(ع) از قزوین به‌عنوان سه گروه برگزیده دومین سوگواره ملی تعزیه انتخاب شدند.

باحضور معاون وزیر،پیشکسوتان تعزیه اراک تجلیل شدند.

در آیین اختتامیه سوگواره ملی تعزیه در اراک دو تن از پیشکسوتان تعزیه اراک مورد تجلیل قرار گرفتند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی،در این مراسم حاج علی اصغر کاووسی و حاج علی اصغر ناطقی دو تن از پیشکسوتان تعزیه اراک مورد تجلیل معاون امورهنری وزیر فرهنگ و ارشاد کشور قرار گرفتند.

مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی در این مراسم گفت: تعزیه هنری با قدمت هزاران سال است.
مصطفی مشایخی با بیان اینکه در رشد و پویایی تلاش جدی شود، اظهار کرد: غنای دینی هنر تعزیه به حدی است که باید به دنیا معرفی شود.

وی با اشاره به قدمت استان مرکزی در هنر تعزیه گفت: استان مرکزی در هنر و خلق و استقرار الگوهای فرهنگی و هنری جایگاه والایی در کشور دارد و به نوعی پایتخت مشاهیر کشور لقب دارد.

وی شرایط مذهبی و فرهنگ و اعتقاد محوری شیعه را از دلایل رشد فرهنگ و اشاعه هنرهای مذهبی سنتی خواند و ادامه داد: در کنار این ها هنرهای سنتی پهلوانی و معرکه گیری ، پرده خوانی، نقالی نیز رواج یافته است.
مشایخی با اشاره به قدمت تعزیه در اراک گفت: تعزیه اراک به دلیل سیار بودندارای اهمیت بوده است و وجود نسخه های کهن مشهور به نسخه میرانجم و وجود پیشکسوتان ملی و بین المللی در اراک از جمله عوامل جایگاه رفیع تعزیه اراک است.

روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی۲۵ دی 1391

حرم امام حسین ‌(ع)، کی و چگونه ساخته شد؟

تاریخ بارگاه امام حسین(ع)‌

اولین علامت بارگاه امام حسین(ع) از سوی قبیله‌ بنی اسد که در نزدیکی کربلا سکنی گزیده بودند بنا نهاده شد. آنها مراسمی خاص برای به خاک سپردن سید الشهدا(ع) برگزار کردند و علامتی بر قبر شریف وی گذاشتند که سایبانی کوچک بر قبر حضرتش بود. با بر سر کار آمدن مختار بن ابی عبیده ثقفی که حکومتش را به نام خونخواهی از قاتلان حسین(ع) در کوفه برقرار کرده بود، این بارگاه پیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.

از آن به بعد شیعیان رهسپار زیارت قبر شریف امام حسین(ع) و اهل بیت و صحابه آن حضرت شدند و این قبر به قبله‌گاهی برای شیعیان بخصوص در کوفه، مدائن و شهر بصره تبدیل شد و مختار در آن زمان بنایی در اطراف قبر شریف امام حسین(ع) ساخت و روستایی در آن منطقه تشکیل شد.

دشمنی خلفا و محبت مردم

حرم حسینی در طول تاریخ از یکسو همیشه مورد دشمنی خلفا و کژدینان و از طرف دیگر مورد علاقه مردم بوده است و در آغاز حکومت عباسی‌ها، زمینه برای زیارت قبر شریف امام حسین(ع) از سوی مسلمانان فراهم شد و این روال ادامه داشت تا زمان هارون‌الرشید، پنجمین خلیفه عباسی که در سال 193 هجری قبر شریف امام حسین(ع) و تمامی خانه‌های اطراف آن را ویران کرد.

پس از هارون‌الرشید، بنایی دیگر بر آرامگاه امام سوم شیعیان ساخته شد که تا سال 233هجری قمری یعنی به خلافت رسیدن متوکل عباسی بر جای ماند، اما متوکل عباسی پای خود را در همان مسیری گذاشت که هارون‌الرشید گذاشته بود و سیاست حکومت خود را، سیاست دشمنی با اهل بیت قرار داد. متوکل عباسی که عشق و محبت به حسین(ع) را ریشه در حب اهل بیت می‌دانست و طاقت دیدن افزایش زائران گسترده‌ بارگاه امام حسین(ع) را نداشت، دستور منهدم ساختن قبر شریف امام حسین(ع) و تمامی خانه‌های اطراف آن را صادر کرد و زیارت امام حسین(ع) را ممنوع کرد.

متوکل عباسی تمام آن منطقه را زیر و رو کرد و سپس سراسر آن منطقه را پر از آب کرد. در تاریخ این واقعیت ثبت شده است که شخصی به نام"دیزج" که یهودی‌الاصل بود، مامور متوکل عباسی برای کشتن زائران امام حسین(ع) شده بود. این شخص ماموریت آن را داشت که هر زائری را که برای زیارت قبر امام حسین(ع) به آن مناطق پا می‌گذاشت، از دم تیغ بگذراند. بعد از آن که متوکل عباسی در سال 247 هجری به هلاکت رسید، بار دیگر بنای بسیار بزرگی بر مزار امام حسین(ع) ساخته شد به گونه‌ای که این بنا آنقدر ارتفاع داشت که مردم از دور دست آن را تشخیص می‌دادند و برای زیارت به سوی آن رهسپار می‌شدند. از آن به بعد بسیاری از علویان توانستند خانه‌های خود را در نزدیکی قبر شریف امام حسین(ع) در کربلا بنا نهند که در راس آنان "ابراهیم المجاب بن محمد العابد بن الامام موسی بن جعفر(ع)"قرار داشت و او اولین علوی بود که در سرزمین کربلا سکنی گزید و این حادثه در سال247 هجری اتفاق افتاد.

عشق ایرانیان

پس از تاسیس دولت آل بویه، عضدالدوله در سال 379 هجری قمری، ضریحی از عاج برای قبر شریف امام حسین(ع) ساخت و با بنا نهاده شدن بارگاهی جدید برای سیدالشهدا، بازارها و خانه‌های بیشتری در اطراف آن ساخته و شهر کربلا با دیوارهایی بزرگ احاطه شد. این شهر در زمان عضدالدوله بسیار پر رونق و از لحاظ دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ادبی به شهری بسیار مشهور تبدیل شد.

بعد از انقراض حکومت آل بویه، سلجوقیان بر سر کار آمدند که سیاست سلجوقیان نیز بر اهمیت گذاشتن نسبت به عتبات مقدسه قرار گرفت. در آن زمان سلطان ملک شاه سلجوقی و وزیر آن نظام‌الملک در سال 553 هجری قمری دیوارهای بنا نهاده شده و ساختمان‌های حرم شریف امام حسین(ع) را بازسازی کردند و خلیفه "مفتفی" خود شخصا به زیارت قبر امام حسین(ع) رهسپار شد و پس از آن دیگر خلفا نیز از این سیاست تبعیت کردند و به زیارت حرم حسینی رهسپار می‌شدند، به طوری که خلیفه ناصرالدین‌الله و المستعصم و المستنصر نیز قبر شریف امام حسین(ع) را زیارت کردند.

زمانی که شاه اسماعیل صفوی درسال 914 هجری بغداد را فتح کرد، خود شخصا برای زیارت قبر شریف امام حسین(ع) راهی کربلا شد و دستور داد که ضریحی از طلا برای قبر شریف امام حسین(ع) ساخته شود. او همچنین 12 چلچراغ طلا به قبر شریف امام حسین(ع) هدیه و دستور ساخت صندوقی از نقره‌ خالص را برای بارگاه صادر کرد. وی همچنین بارگاه امام حسین(ع) را با فرش‌های بسیار گرانقیمت آراست. شاه اسماعیل صفوی به مدت یک شب در حرم امام حسین(ع) اعتکاف کرد و پس از آن راهی زیارت قبر امام علی(ع) در نجف اشرف شد. در عهد قاجار، 3 بار گنبد امام حسین(ع) طلاکاری شد و آغامحمدخان، موسس قاجاریه در ایران خود شخصا در سال 1207 هجری گنبد امام حسین(ع) را طلاکاری کرد. فتحعلی شاه قاجار نیز به دلیل آن که طلای گنبد امام حسین(ع) سیاه شده بود، برای دومین بار مجددا به طلاکاری این گنبد اقدام کرد. در سال 1216 هجری کربلا و حرم امام حسین(ع) مورد هجوم وحشیانه‌ گروهی از وهابیون به رهبری سعود ابن عبدالعزیز قرار گرفت. وی در روز عید غدیر این شهر را به محاصره درآورد و اکثر اهالی آن را چه آنانی که در بازار بودند و چه آنانی را که به خانه‌های خود پناه بردند، از دم تیغ گذراند.

سعود ابن عبدالعزیز در آن زمان با بیش از 12 هزار سرباز وارد شهر کربلا شد و پس از کشتن بسیاری از ساکنان این شهر، صندوق‌های قبر شریف امام حسین(ع) را که انبوهی از طلا و پول و اشیای گرانبهای هدیه شده بود، به تاراج برد.

کربلا از زبان مورخان

ابن بطوطه، تاریخدان بزرگ عرب اینچنین زیارت خود از کربلا را در سال 726 هجری یا 1307 میلادی توصیف می‌کند: من در زمان حاکمیت سلطان سعید بهادرخان بن خدابنده عازم زیارت کربلا شدم.

این شهر، شهر کوچکی بود که اطراف آن را نخلستان‌های بسیار زیبا فرا گرفته بود و رودخانه فرات خاک این شهر را به حاصلخیزترین خاک تبدیل کرده بود. این شهر، شهر بسیار زیبایی بود که بارگاه مقدس امام حسین(ع) به آن قداست و حرمتی دیگر می‌داد. هیچ کس وارد حرم امام حسین(ع) نمی‌شد، مگر آن که از درگاه وی رخصت می‌خواست. بارگاه این قبر شریف مزین به نقره بود و پرده‌های آن از حریر.

پدرو تکسرا، مورخ اسپانیایی که در سال 1604 میلادی و 1024 هجری از کربلا دیدن کرده بود، از این دیدار چنین می‌گوید: این شهر 4000 خانه دارد و ساکنان آن اکثرا عرب و نیز ایرانی و ترک هستند. بازارهای بسیار بزرگ و انبوهی دارد. در این شهر مکان‌هایی خاص ساخته شده است که به صورت رایگان به زائران این شهر غذا توزیع می‌‌کنند. حرم امام حسین از مهم‌ترین مناطق کربلا به شمار می‌رود و مسلمانان از شهرهای مختلف راهی زیارت قبر امام حسین می‌شوند.

این مورخ اسپانیایی همچنین از ساقیان حرم امام حسین(ع) می‌نویسد که برای کسب ثواب و اجر الهی به صورت رایگان آب به مردم می‌دادند و نیز شب‌های به شهادت رسیدن امام حسین(ع) را احیا می‌کردند؛ به گونه‌ای که در این شب‌ها به دلیل انبوهی تعداد زائران خیمه‌هایی برای آنها در اطراف حرم بنا نهاده می‌شد.
نقشه ساختمان حرم امام حسین(ع)‌

محل دفن حضرت امام حسین(ع) یا همان گودال قتلگاه، اکنون دارای سقفی است که روی آن صندوقی نهاده شده است. ضریح متبرک این بارگاه در میان روضه منوره قرار گرفته که همان نیز در بین مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر)و در طرف پایین پا در زاویه روضه قبور شهداست. این مجموعه هم‌اکنون حرم امام حسین(ع) را تشکیل می‏دهد و حرم نیز میان رواق و رواق در وسط صحن است. ضریح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده که در پیش روی آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"و در بالای سر، "آیه نور" نوشته شده است. صحن مطهر حسین(ع)‌ دارای هفت باب است که عبارتند از: باب قبله که ساعتی بر فراز آن نصب است، باب قاضی‌الحاجات، باب زینبیه که در حدود تل زینبیه قرار دارد، باب سلطانی، باب بازار بزازها، باب سدره که در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد و باب صافی که به در بین‌الحرمین نیز معروف است.

حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام فرمود: "نماز در چهار مکان کامل خوانده می‏شود:مسجد‌الحرام (مکه)، مسجدالرسول(مدینه)، مسجد کوفه، و حرم امام حسین علیه‌السلام."

ضریح شش گوشه

در میان اقوال مورخان درباره چگونگی دفن حضرت سیدالشهداء و یاران باوفای آن حضرت اندک تفاوتی، دیده می‌شود.

شیخ مفید پس از ذکر اسامی 17 نفر از شهیدان بنی‌هاشم که همگی از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسین(ع)‌ بودند، می‌فرماید: آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر(گودی بزرگ) دفن شدند که هیچ اثری از آن نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام(ع)‌ آنان را زیارت می‌کنند و علی بن الحسین(ع)‌ (علی‌اکبر) از جمله آنان است، برخی گفته‌اند: محل دفن علی‌اکبر نسبت به قبر امام حسین(ع)‌ نزدیک‌ترین محل است.

شیخ همچنین می‌گوید: ‌پس از بازگشت عمر بن سعد از کربلا، جماعتی از بنی‌اسد که در غاضریه سکونت داشتند، آمده و بر پیکر امام حسین(ع)‌و یارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جایی که الان قبر اوست، دفن کردند و علی ابن الحسین (علی‌اکبر ع)‌ را در پایین پای پدر به خاک سپردند، سپس برای دیگر شهیدان از اهل بیت و اصحاب، حفیره‌ای کندند و همه آنان را در آن به صورت دسته جمعی دفن کردند و عباس بن علی(ع)‌ را در راه غاضریه، در همان محلی که به شهادت رسید و اکنون قبر اوست به خاک سپردند.

(منبع: وبلاگ شقایق کویرزرند)

القاب امام حسین(ع)

عطشان از القاب سید الشهدا که تشنه در کربلا به شهادت رسید . این تعبیر در روایات ، تواریخ و زیارتنامه ‌ها درباره آن امام آمده است .

مظلوم ستمدیده ؛ از لقب ‌های سید الشهدا است که اغلب با نام او همراه است . ( یا حسین مظلوم ) . در زیارتنامه ها و احادیث ، تکیه بر روی این لقب ، ظالم بودن حکومت اموی و سپاهی که در کربلا آن حضرت را به شهادت رساند .

قتیل العبرات کشته ‌ی اشک ها ؛ شهیدی که هم نامش گریه آور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب دارد و موجب احیای عاشورا است .

سید الشهدا به معنی سرور و سالار شهیدان . حماسه و ایثار ابا عبدلله چنان بود که او را بر همه ‌ی شهیدان برتری و سروری داد و شهدای کربلا را نیز بر دیگر شهیدان فضیلت بخشید و این سیادت و برتری در عرصه ‌ی ‌قیامت هم مشهود خواهد بود .

ثار الله یعنی خون خدا . شدت همبستگی و پیوند سید الشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله‌ ی خدا می ماند که جز با انتقام گیری ‌و خونخواهی او‌لیاء خدا تقاص نخواهد شد .

قتیل الله کشته شده ای از قبیله ‌ی ‌خداوند که جز با انتقام گیری و خونخواهی اولیاء خدا تقاص نخواهد شد .

وتر الله دارای معنی ثار الله و قتیل الله است .

خامس اصحاب کسا پنجمین نفر از اصحاب کسا . رسول خدا بنا به دستور خداوند ، فاطمه ، علی ، حسن و حسین را جمع کرد و همه را در زیر عبایی قرار داد و آن ها را اهل بیت خود خواند .

وارث وارث برنده ؛ وراثت حسین بن علی (ع) از انبیا و اوصیا برای آن است که خط جهاد در راه و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت ، سرلوحه ‌ی دعوت همه‌ ی انبیا بوده است ‌و کربلا تجلی این خط ممتد درگیری حق و باطل است .

موضع سرّالله یکی دیگر از لقب های‌ ‌سید الشهدا (ع) که اشاره به این دارد که ایشان محل نگهداری راز های خداوند است.

لدلیل علی ‌الله حسین (ع) دلالت کننده بر وجود خداوند است .

مجاهد یکی از لقب های سید الشهدا است که اشاره به کارزار کردن امام با کافران برای آزادی دارد .

شهید شاهد ، شهادت دهنده ، همچنین به معنی کشته شدن در راه خدا و دین است که یکی از لقب های سید الشهداست .

رشید خوش قد و قامت ، رستگار ، دلیر و شجاع . یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است .

غریب الغرباء تنها و بی یاور ؛ چون امام حسین (ع) در کربلا بی یار و یاور بود و لشکر یزید او را بسیار آزار و اذیت کردند ، ایشان به غریب الغربا ، یعنی غریب ترین غریبان ملقب شده اند .

شاهد گواه ، حاضر ، مرد خدای تعالی ؛ اثریست که مشاهده در قلب ایجاد می کند و آن مطابق است با حقیقت آنچه در صورت مشهود بر قلب‌ ظاهر می شود . یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است .

حجت الله حجت به معنای دلیل و برهان است و امام حسین (ع) برهان خداوند بر روی زمین است .

خازن الکتاب المسطور خزانه دار قرآن ، یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است .

سفیر الله فرستاده ‌ی خداوند . یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا ست .

عابد عبادت کننده و یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا . از نمونه های بارز اهمیت ایشان به عبادت ، می توان به برپا داشتن نماز ظهر عاشورا توسط ایشان اشاره کرد .

سید شباب اهل جنه سرور جوانان بهشت . امام حسین (ع) به همراه برادرشان ، این لقب را از حضرت محمد (ص) دریافت کردند.

سفینه النجات امام حسین (ع) به عنوان کشتی نجات آدمیان معرفی شده است که هر کس به آن پناه بیاورد در امان است.

امام به معنی پیشوا ، شیعیان اثنی عشری به دوازده امام اعتقاد دارند که امام حسین (ع) سومین آن هاست .

مقتول کشته شده ؛ یکی دیگر از لقب ها سید الشهداست .

زکی پاکیزه ، پارسا ، یکی دیگر از لقب های سیدالشهدا است .

عبدالله بنده خاص خدا را گویند ،‌ شهیدی که عبد خداوند و مطیع اوامر الهی بود .

وصی الله قضاء ، مقامی است که در آن نمی ‌نشیند ،‌ مگر وحی ،‌ یعنی امام یا کسی که امام او را معین کرده باشد ، وحی ‌الله به معنی تعیین شده از طرف خداوند است .

قتیل الکفره شهید به دست کفر ، در زمانی که کفر بر حق و عدل حکومت می ‌کند و امام حسین (ع) خود را ملزم بر قیام بر علیه کفر می‌ داند .

ولی الله ولی به معنی قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است ، به نحوی که فاصله ‌ای در کار نباشد ؛ یعنی اگر دو چیز آن چنان به هم متصل باشند که هیچ چیز دیگر در میان آن‌ ها نباشد ،‌ ماده ولی استعمال می ‌شد ، این که در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است ، ولی‌الله ، به معنی قرب و نزدیکی معنوی به خداوند .

سبط پیامبر سبط به معنی نواده است . از لقب های امام حسین (ع) ، سبط محمد النبی و سبط النبی است . امام حسین (ع ) سبط اصغر پیامبر و امام مجتبی (ع) سبط اکبر نامیده می ‌شوند.

آل الله مقصود از آل الله و خاندان خدا ، اهل بیت پیامبر (ص) اند . امام حسین (ع) خود و دودمان پیامبر را آل الله دانسته است ، آن جا که می فرماید " نحنُ آل الله و و‏‎َرثَه رسوله "

ابوالشهداء پدر شهیدان ، کنیه ‌ای که بر شهیدان اطلاق می ‌شود . از آن جا که امام حسین (ع) الهام بخش شهیدان راه حق بود و کربلا یش دانشگاه شهادت محسوب می ‌شد و می ‌شود ، به آن حضرت این عنوان را داده ‌اند.

ابوالاحرار حسین (ع)‌ هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (ع)‌ الهام بخش احرار و آزادگان است و کربلایش محل رجوع آزادگان و شیفتگان طریق هدایت است.

ابوالمجاهدین حسین (ع)‌ هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (ع)‌ الهام بخش مجاهدین و شهدا است و کربلایش محل رجوع مجاهدین و شیفتگان طریق هدایت است.

خامس آل عبا از لقب ‌های سید الشهدا است که پنجمین نفر از " اصحاب کسا " است.

خون خدا لقب سید الشهدا (ع) است و به معنی ثارالله می ‌باشد.

سلطان کربلا از القاب سید الشهدا است به معنی بزرگ شهید کربلا.

وترالموتور یکی از القاب سیدالشهداء (ع) تنهایی اوست.

سریع العبره یکی از القاب امام حسین (ع) به معنی این است که یادش به سرعت اشک ‌ها را جاری می ‌سازد.

قتیل اشقیاء یکی از القاب حسین بن (ع) است . او که از خاندان خداوندی برابر دست شقی ترین مردمان به شهادت رسید و این لقب را گرفته است.