شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

یوتوپیا، مدینه فاضله، جهان وطنی

   یوتوپیا، مدینه فاضله، جهان وطنی 

             قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز      

                       ورای حد تقریر است شرح آرزومندی

با کسب اجازه از حضرت حافظ ، به نظر می رسد شرح این شعر بدین گونه باشد که:قلم توان بیان اسرار عشق را ندارد.آرزوی هر فرد، بالاتر از آن چیزی است که بتوان نگاشت.شاید"اسرار عشق"را بتوان به حق الیقین و "آرزومندی" را به مدینه فاضله تعبیر کرد.به سخن دیگر جامعه ای که در آن سراسر عدالت، محبت، راستی و درستی باشد.البته چنین جامعه ای از گذشته های دور همواره توسط بزرگان مطرح می گردید.امیدوار بودند که روزی برسد تا نه تنها از بعد انسانی ، بلکه از لحاظ طبیعی هم به یک مدینه فاضله دست یابند.

"در سال 1518، کتاب یوتوپیا، اثر سر توماس مور SIRTHOMAS MORE  (1535 – 1478)منتشر گردید.شهر یوتوپیا(آرمان شهر)، یک جزیره هلالی شکل و یک شهر تصوری بود.در این جزیره ۵۰ شهربنا شده بود.طرح و استانداردهای همه شهرها تقریبا شبیه هم بود.نزدیکترین شهرها در فاصله 40کیلومتری قرار داشت و دورترین آنها نیز در فاصله زیادی نبود.جمعیت شهرهای یوتوپیا بیش از 9000نفر نبود.سازمانهای مسوول، تمایل به افزایش جمعیت نشان نمی دادند.در بنای ساختمانهای شهری توازن و وحدت کلی رعایت شده بود. ساکنین آرمانشهر به صورت جامعه گرایی زندگی می کردند.آنها با هم و با صدای شیپور غذا صرف می کردند.دسته جمعی شروع به کار نموده و کار روزانه بیش از 6ساعت وقت انها را نمی گرفت.در آرمانشهر هر چه که وجود داشت متعلق به همه بود.آرمانشهر داستان و حکایت نیست، بلکه رساله ای درباره آمال نامتناهی انسان از زندگی در جهانی است که در آن از دردها ، شکنجه ها و سرگشتگیهای این دنیایی که در آن زیست می کنیم خبری نیست.در آن عدالت کامل برقرار است و همه زیر لوای آزادی و برابری و داد، عمری را به شادمانی و خرسندی می گذرانند.آنجا سرزمین(یوتوپیا) است. با آنکه چهارقرن و نیم از دوران انتشار این کتاب می گذرد، با وجود این، ادیبان، متفکران و داستان سرایان هر آنگاه که بخواهند از یک سرزمین رویایی بی درد و رنج صحبت کنندف بی درنگ نام یوتوپیا را به زبان می رانند.نام یوتوپیا، در بین اندیشمندان مغرب زمین یک واژه کاملا آشناست.همانگونه که عنوان " مدینه فاضله" در بین آشنایان به ادب اسلامی یک چیز شناخته شده است.اصولا اندیشه آفرینش دنیایی که بر آن عدالت کامل حکمفرما باشد از دیرگاه متفکران و اندیشمندان را به خود مشغول داشته است.چنانکه افلاطون هم در 2500 سال پیش ، همین آرزو را برای ابناء بشر در دل می پرورانده است.در یوتوپیا یا مدینه فاضله توماس مور سیاستمدار و متفکر انگلیسی عاملی که بر همه کس و همه چیز حکمفرمایی می کند محبت و دوستی است.مردم مدینه فاضله می توانند بنا به میل خود هر خدایی را که خود می خواهند پرستش کنند، اما هیچکس حق ندارد بی دینی و بی ایمانی را در بین مردم رواج دهد.در طول پنج قرن گذشته بسیار بودند رهبرانی که سعی می کردند قسمتی از آرزوهای توماس مور را برآورند و دنیایی بسازند که در آن رنج و غم و بدبختی نباشد.

توماس مور در اثر فنا ناپذیر خود، به سازمان جامعه انسانی بیش از مرفولوژی شهری تاکید داشته است. این امر بیشتر از خصلت انسانی و انسان دوستی او نشات می گرفت، ودر این راه همواره روی سه مسئله غیر قابل حل زمان بتفکر پرداخت.

الف) چگونه می توان شهر و روستا را به هم نزدیک ساخت؟

ب) چگونه می توان شهر را به داخل روستا برد؟

ج) چگونه می توان روستاها را به اخل شهر ها آورد؟"

                     (جغرافیای شهری – حسین شکوهی)

در دوران اسلامی مدینه اولین شهری است که در تاریخ به نام شهر اسلامی ثبت گردید.این شهر با هجرت پیامبر از مکه به مدینه مورد توجه قرار گرفت.خداوند بخشی از آیات قرآن را در این شهر نازل کرد.قانون اجتماعی اسلامی در این شهر تصویب و ساکنین مدینه اولین کسانی بودند که با احکام اسلام آشنا و به آن عمل می کردند.احکام واجب، احکام حرام، احکام مستحب و مکروه که همگی آنها دیباچه جاوید قانون اسلامی را تشکیل می دادند در یک کتاب مقدس ثبت گردید. اگر چه امام علی (ع)در دوران حکومت نزدیک به پنج ساله خود توانست تا حدودی تصویری از یک جامعه اسلامی را ارائه نماید، اما قانون گریزان ، نا عادلان، جاهلان و ناسازگاران نگذاشتند جامعه سالمی که مولی الموحدین در جستجوی آن بود به کمال برساند.نظام اقتصادی تا دوران معاویه به گونه ای بود که بیت المال به صورت عادلانه بین مردم تقسیم می شد.زندگی رفاهی حاکمان هم سطح و یا حتی ضعیف تر از عامه مردم بود.برادری و برابری اساس کار بود."دکتر علی شریعتی در این زمینه عقیده داشت:رژیم اجتماعی و اقتصادی اسلام سوسیالیسم عملی است که بر طرز تفکر خداپرستی استوار باشد و حد وسط دو رژیم فاسد کاپیتالیسم(سرمایه داری) و کمونیسم(اشتراک مطلق) می باشد.روش سیاسی اسلام از نظر بین المللی بین دو بلوک متخاصم شرق(به رهبری شوروی سابق) و غرب (به رهبری آمریکا) پایگاه اسلام بلوک میانه است که به هیچ طرف بستگی نمی تواند داشته باشد.بعد ها تحت همین افکار است که شریعتی شیفته ابوذر غفاری شده و در کتابی که می نویسد او را " اولین خدا پرست سوسیالیست" می خواند".(یادواره دکتر علی شریعتی)

برای رسیدن به یک جامعه مطلوب ساز و کارهای مناسب هم وجود دارد.اگر چه در ایران پس از انقلاب پیشرفتهای چشمگیری در همه زمینه ها قابل لمس بوده است اما با گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی انتظار بیجا نیست اگر اعتقاد داشته باشیم که باید بیش از پیش فعالیت می کردیم.ساختن برجهای آسمانخراش در شهر های بزرگ مخصوصا تهران که کاخهای پادشاهان پیشین را به تمسخر گرفته اند، عده ای را به عرش رسانده و عده ای به علت اینکه توان پرداخت هزینه های شهرداری را ندارند خشتهایی را شبانه سر هم کرده اند تا یک چاردیواری برای خود و عهد و عیالشان بسازند.دیوار خانه ها به گونه ای بنا شده که در گرماگرم چله تابستان جرئت یک لحظه استراحت در زیر سایبانشان را نخواهیم داشت.اختلاف بین اغنیا و محرومان بیش از آن چیزی است که بتوان فکر کرد.

در تیتر روزنا مه ای مورخه 3/7/86به دومورد از نظرات دو مسوول برخورد کردم که قابل تامل است. یکی از زبان وزیر مسکن اطلاع داده شد که "مردم توقع خانه دار شدن از سوی دولت را نداشته باشند" درست در زیر آن به نقل از یک مسوول در نیروی هوایی ارتش آمده است" مثل دوچرخه موشک شهاب 3 می سازیم". این دو موضوع مرا به فکر فرو برد که نمی توان موشک را به تراکتور و توقع و آرزوی خانه دار شدن حتی در شهر های غیر کلان را بالا ببریم.تامین نیازهای مردم باید یک اصل برای مسوولان نظام ما قرار گیرد.چرا که کاربرد مردم کمتر از اثر بمب و موشک نیست. اگر همین حضور مردم در تمامی صحنه های انقلاب نبود، مطمئن باشیم که سلاحها حتی از نوع مدرن ترین آنها هم نمی تواند کاربرد داشته باشد.شوروی سابق با داشتن تعداد زیادی از کلاهکهای هسته ای و یکی از قدرتهای برتر جهان نتوانست در مقابل فروپاشی خود مقاومت نماید.اگر مردم شوروی سابق رضایت داشتند و از سیاستهای سردمداران حکومت وقت خودشان حمایت می کردند، هیچگاه شکست نمی خوردند.شوروی فقط یک نمونه نیست، بلکه در طول تاریخ قدرتهای زیادی بودند که با داشتن انواع و اقسام سلاحهای کشتار جمعی نتوانستند یک یوتوپیا و یا یک مدینه فاضله را برای خود به ارمغان بیاورند.آخرین مصداق آن را می توان در رژیم دیکتاتوری صدام حسین جستجو کرد.به امید آنکه روزی برسد تا فراتر از یک کشور یک جهان وطنی را در یک چشم انداز مدینه فاضله که در آن هیچ دردو غم و نا امیدی نباشد برسیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد