به گزارش موج حضور به نقل از اسنا با پایان مهلت قانونی ثبتنام از نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، کاندیداهای ورود به شورای شهر شیراز نیز با حضور در فرمانداری شیراز ثبت نام کردند تا در صورت تأیید صلاحیت خود را برای انتخابات ۲۴ خردادماه آماده کنند. در میان لیست ۶۴۵ نفری ثبتنام کنندگان، اسامی افراد مشهوری نیز دیده میشود که به دلیل سابقهی شغلیشان بیشتر به چشم میآید؛ چهرههایی که سابقههایی همچون مدیرکل، مداح، فرمانده سپاه، قاضی، عضو شورای شهر، استاد دانشگاه، بازاری و … را در کارنامهی خود دارند هرچند شهرت دلیلی بر مقبولیت و اصلح بودن آنان نیست. هدی خانی | عضو شورای سوم (فعلی) شهر شیراز |
به نام خدا
راوی: و اما بعد، طوطیان شکر شکن شکرستان و راویان اخبار چنین حکایت کردند: مردی پیاز پوست می گرفت که چشمانش بسوخت و اشک از دیدگانش جاری شد؛ پس شب هنگام به سوی خانه بیطار (که همان دامپزشک امروزی است ) به راه افتاد تا دوا کند. صحنه دامپزشکی قدیم جلوی خانه بیطار مردی با الاغ مریضش ایستاده و بیطار مشغول مداوای چارپای اوست که مرد دیگری با آه و ناله وارد می شود. مرد نالان: آی بیطار به دادم برس، چشمانم، چشمانم. می سوزد. سوزش درد امانم را بریده است. آی بیطار به دادم برس. بیطار بعد از مداوای الاغ به مرد توجه می کند و می گوید: بیطار: اینجا ما برای چارپایان طبابت می کنیم. نعل و میخ و سیخ گداخته ابزار کار ماست. شما بهتر است به حکیم دیگری مراجعه کنید. مرد نالان: با التماس و تمنا مرا از درگاهت نران، نمی توانم راه بروم، چشمانم می سوزد. به دادم برس. با اصرار مرد بیطار هر آنچه در چشم چارپایان می کشید در چشم آن مرد کشید و به خانه برگشت. راوی: هنگامی که سیاهی شب به سپیدی صبح بدل گشت، فروغ دیدگان آن مرد طلوع نکرد؛ شکایت بیطار را نزد قاضی برد. قاضی در جایگاهی مشغول قسط و عدل بود که مرد نابینا وارد می شود. مرد نالان: ای عدالت گستر، ای دادخواه، ای قاضی خوب و دانا، ظلمی بر من وارد شد که دنیایم تیره و تار شده است.
قاضی: چه شده است؟
مرد نالان: دیشب چشمانم می سوخت. از شدت یوزش نزد بیطار رفتم تا دوا کند. او چیزهایی بر چشمم کشید و من به خیال آنکه مداوا شدم به منزل برگشتم. اما وقتی از خواب بیدار شدم چشمانم دیگر قدرت بینایی را نداشت. دنیا برایم تیره و تار شد.
قاضی رو به بیطار: شما چرا به معالجه این مرد پرداختی؟ شما که طبیب نیستی؟
بیطار: شما درست می گویید این قاضی دانا. من هر چه اصرار کردم که نمی توانم تو را دروان کنم گوشهایش هم همانند چشمانش شنوایی اش کم شده بود. اصرار داشت که هر آنچه با چارپایان می کنم با او هم انجام بدهم.
قاضی به بیطار: شما بروید و هیچ تاوانی نیست.
قاضی رو به مرد نالان: تو اگر خر نبودی پیش بیطار نرفتی.
راوی: سعدی پارسی گوی شیرین گفتار به ما چنین پند می دهد: که کار را باید به کاردان سپرد و بس! تا بدانی که هر آنکه نا آزموده را کار بزرگ فرماید با آنکه ندامت برد بنزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد.
ندهد هوشمند روشن رای / بفرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگر چه بافندست / نبرندش به کارگاه حریر
گلستان سعدی / باب هفتم / در تاثیر تربیت
امروز دوشنبه 2/2/92 ساعت از 12 گذشته بود که در مسیر میدان ولی عصر شیراز عبور می کردم، دیدم کارگران آسفالت کار برای ترمیم خیابان، بدون مسدود کردن و توقف اتوموبیل ها و در بین ترافیک میدان ولی عصر، مشغول آسفالت دست انداز و چاله های خیابان هستند. ماشین ها هم به سرعت عبور می کردند و کارگران از روی بار وانت نیسان آسفالت را با بیل می گرفتند و تا آنجائیکه دستشان می رسید پرت می کردند. در ادامه با یک وسیله چوبی به سختی ماله ای روی آسفالت می کشیدند و منتظر بودند تا ماشین ها کار غلطک را انجام بدهند. به گزارش سرو آنلاین به نقل از شیرازه مورخه 29 فروردین 92، شهردار شیراز در مراسم افتتاح اتاق فکر تخصصی نخبگان شهرداری شیراز گفت: افتتاح این مرکز می تواند باعث تحول در کلانشهر شیراز شود و هر چند این امر باید سال های قبل رخ میداد. وی افزود: نتیجه ارتباط باعث شده است که 50 نخبه چه مستقیم و چه غیر مستقیم با شهرداری شیراز همکاری کنند. وی ضمن اشاره به اینکه یک نخبه شخصی نیست که پشت میز بنشیند و فقط در ساعت اداری کار کند، بیان داشت: استفاده از تخصص نخبگان باعث تحول در شیراز خواهد شد. شهردار شیراز گفت: در تمام معاونت های شهرداری، اتاق فکر تشکیل شده است. پاک فطرت خاطرنشان کرد: کسانی که کار اجرایی می کنند، وقت فکر کردن ندارند و باید افرادی به آن ها خوراک فکری بدهند و این افراد باید از نخبگان باشند. وی تصریح کرد: در کلان شهر شیراز هر حرکتی عمرانی که انجام می دهیم مثل این است که سنگی در دریا یا حوض آب می اندازیم و تأثیر مثبت یا منفی آن در شهر نمود پیدا می کند. اگر نخبگان روی آن کار کنند و جوانب امر دیده شود، تاثیر آن مثبت است. پاک فطرت ضمن اشاره به اینکه جمعت یک میلیون و 500 نفری شهر شیراز دارای نخبگان بسیاری است، ابراز داشت: باید 21 نخبه ناب و با تجربه، انتخاب کرد. شهردار شیراز عنوان کرد: شهر متعلق به نخبگان و آیندگان است و باید کسانی برای شهر برنامه ریزی کنند که نخبه باشند و اگر هم بلد نیستند به متخصصین امر و برنامه هایی که قبلاً برای شهر در نظر گرفته شده، احترام بگذارند. پاک فطرت بیان داشت: بیان داشت: نخبگان کسانی نیستند که صرفاً مدارک دانشگاهی دارند و مدارک دانشگاهی جزیی کوچک از شرایط نخبه است.
باید به جناب آقای پاک فطرت شهردار محترم گفت که اگر چه نخبگان از یک جایگاه ویژه ای در کشور ما برخوردارند و همه ما به آنان احترام ویژه ای هم قائلیم، اما مشکل کار با نخبگان هم حل نخواهد شد. اصلاً ورود کاندیداها برای شورای شهر را قانون مشخص می کند. در قانون اساسی به ورود نخبگان اشاره نشده است.
اصل ۱۰۰: برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت میگیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب میکنند. شرایط انتخابکنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین میکند.
در این اصل به صراحت اعلام می کند برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور که امیدوارم در آینده این سرعت جامه عمل بپوشاند.