شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

گذری بر تاریخ و جغرافیای میگون(سیل - قرق - اقلیم)

سیل میگون

حدود 57 سال قبل، بیست و نهم تیر ماه 1333 ه.ش حدود ساعت سه بعد از ظهر سیل ویرانگری در میگون جاری شد. حاصل آن خسارات فراوانی بود که دامنگیر جان و مال اهالی میگون گردید. آنچه که از زبان حادثه دیدگان و شاهدانی که ناظر برخشم طبیعت بودند، حاکی از آن است که عصر یک روز تابستانی ابر سیاهی آسمان را فرا گرفت و به دنبال آن تگرگ و سپس باران وحشتناکی شروع به باریدن کرد. اهالی که فکر نمی کردند این باران نتیجه معکوسی داشته باشد، به مقابله با آن نپرداختند. کم کم جویبارها مملو از آب و رودهای کوچک هر کدام به رودخانه ای تبدیل شدند. در ادامه هر چه خار و خاشاک بر سر راه بود به یکباره با خود همراه و موجب بند شدن آبراهه ها گردید. مردم وحشت زده و دستپاچه شدند. در مسیر آب هر کجا که توسط خار و خاشاک موانعی ایجاد می شد، آب به سمت خانه ها هجوم می آورد. ساکنان خانه هایی که در مسیر سیل قرار داشتند، به ارتفاعات روی آورده و تعداد پنج نفر هم نتوانستند خودشان را نجات داده و سیل ویرانگر آنها را به کام مرگ فرستاد.

در بین کشته شدگان یک نفر به نام رمضان سلیمان میگونی بود که بعدها روی قبر ایشان با نام شهید از او یاد شده است.

ایشان از جمله افرادی بود که برای نجات حادثه دیدگان تلاش وافری از خود نشان داد. وقتی که آخرین نفر را از رودخانه به سلامت نجات داد، برای خروج خودش از آب تلاش کرد. آب بیشتر و بیشتر شد. خودش را به درختی در کنار رودخانه رساند و از آن بالا رفت. اما انگاری آب قصد جانش را کرده بود. درخت هم نتوانست در مقابل خشم آب ثابت و محکم بایستد. با خم شدن درخت، شهید رمضان هم در جلوی چشم ناظران در آب فرو می رود. هر چه تلاش می کند تا خودش را از آن معرکه نجات بدهد، کار ساز نشد. مردم هر چه تعقیب کردند نتوانستند ایشان را بیابند. صبح روز بعد در اوشان در حالی که به تنه یک درختی گیر کرده بود، پیدا می شود. در این حادثه تعداد پنج نفر جان خودشان را از دست داده بودند.

قرق

همانگونه که در بحث قبلی (سیل) اشاره شد؛ حدود 57 سال قبل سیلی در این محل جاری شد که موجب خسارات زیادی گردید. به همین دلیل در قسمت شمال غربی میگون محلی به نام سیلواز که در زیر آن محل مسکونی قرار دارد، خطر جاری شدن سیل از این قسمت وجود داشت. به همین دلیل در سند تقسیمات مشاعی و مناطق قرق که به امضا و مهر ریش سفیدان میگونی در سال 1342 قمری تنظیم شده است، به دلیل سابقه های سیل گیری، این منطقه را قرق اعلام کرده اند. در مابقی ارتفاعات که در تملک اهالی میگون قرار داشت، دامداران از این مناطق با دریافت پروانه (مجوز) برای چرای دام استفاده می کردند. در سالهای اخیر از طرف جنگلبانی برای حفظ مرتع محدودیتهایی برای دامداران در نظر گرفته شد. همین امر موجب شد، عده ای از دامداران به فروش دامهای خود اقدام نموده و جهت کسب و کار به تهران مهاجرت نمایند. برای جلوگیری از خسارت سیل اقدامات دیگری از قبیل لایروبی رودخانه، ساختن دیواره های رودخانه هم به عمل آمده است.

ویژگیهای اقلیمی

آب و هوا

در تابستان با آب و هوایی ییلاقی با طبیعتی زیبا و دلپذیر، آب و هوای خوش، چشمه های زیاد و دارای یک

رودخانه اصلی که از کوههای دربندسر و شمشک سرچشمه گرفته و دره هایی فرعی که دارای آبهای موقت و دائم بوده و به رود اصلی می پیوندد. در زمستان به علت قرار گرفتن منطقه در یک ناحیه کوهستانی از آب و هوای سردسیری برخوردار و هر چه از سمت جنوب به شمال و شمال شرقی (روستاهای شمشک، دربندسر و روته) پیش رفته، بر میزان برودت هوا افزوده می شود.

آب و هوای شمیرانات

بطور کلی آب هوای این منطقه را می توان از نوع (( آب هوای مناطق کوهستانی عرض های متوسط جغرافیایی جهان )) توصیف کرد که تعبیر آن در کشور ما (( آب هوایی از نیمه خشک گرم و سرد تا فرا سرد بسیار مرطوب )) است.

- نگاهی به چند آمار ( شاخصهای اقلیمی منطقه)

متوسط درجه حرارت ۲۵ سال گذشته شهرستان شمیرانات ۱۲.۷ درجه سیلیسیوس {سانتیگراد} (متوسط درجه حرارت همین زمان در شهر تهران ۱۶.۸ درجه سیلیسیوس بوده) .

حداقل مطلق ( سردترین) درجه حرارت در ( ایستگاه امامه ) منهای ۲۱.۵ درجه سیلیسیوس.

حداقل مطلق ( گرمترین ) درجه حرارت در ( ایستگاه نمایشگاه بین المللی ) ۴۶ درجه سیلیسیوس.

معدل بارندگی سالانه طی ۲۵ سال اخیر ۸۱۳ میلیمتر از ( ایستگاه راحت آباد ) .

حداکثر بارندگی در یک روز طی ۸۹ میلیمتر .

معدل مقدار روزهای یخبندان سال ۱۵۵ روز ( در ایستگاه گرمابدر ).

- نگاهی به کلیات آب و هوای شمیرانات

ارقام یاد شده مربوط به چند ایستگاه محدود است که از ارتفاع ۲۵۰۰ متر تجاوز نمی کند٫ اما چون شمیرانات سرزمینی کوهستانی است. اختلاف ارتفاع نقاط مسکونی شهرستان ۱۱۰۰ متر می رسد و به ازای هر ۱۰۰۰ متر ارتفاع حدود ۶ در جه هوا سردتر میشود.

با حدود ۲۰ سال بررسی های کارشناسان مجرب جغرافیائی به این نتیجه رسیدند که به تقریب هر آبادی نسبت به آبادی پایین دست خود ( حدود ۵ کیلومتر فاصله ) از نظر زمان رویش و کشت کار کشاورزی یک هفته عقب تر است. به گفته ساده تر هنگامی که گل شکوفه ای را در تجریش می بینیم، یک هفته بعد در لشکرک٫ هفته بعد در رودک و هفته دیگر در ... میگون و ... . در پاییز و زمستان رنگ به رنگ شدن برگ ها و سفید پوش شدن زمین در مسیر وارانه بهار است و هر روستا یا شهر نسبت به شهر و روستا های پایین دست خود یک هفته جلوتر است .

باد به صورت نسیمی ملایم و گونه نواز تا شدید و توفان آسا و درخت شکن در بیشتر مواقع سال در شمیران در حال وزیدن است. گاه شدت باد آنقدر زیاد است که قطره های باران را تا ده ها متر به صورت افقی از این سو به آن سو می برد و به پنجره ها، دیوار و درختان می پاشد. این عمل باعث شستشوی درختان و ریزش افتهای آن میشود. این گونه وزش باد به هنگام بارش برف منظره ای بسیار تماشایی به نمایش میگذارد. 

دما

درجه حرارت در فصل زمستان گاهی تا 30 درجه سانتی گراد زیر صفر و همچنین در فصل تابستان در بعضی از اوقات تا 33 درجه سانتی گراد بالای صفر می رسد. به ازای هر یک صد متر ارتفاع 4 درجه سانتی گراد از حرارت کاسته می شود. به علت زاویه و مدت تابش آفتاب، قسمت داخلی میگون از دو دمای تقریباً متفاوتی برخوردار است. در قسمت شرقی رودخانه تا جاده شمشک تقریباً 20 روز خنک تر از قسمت غربی و تقارن آن می باشد. به عبارت دیگر در قسمتهای مسکونی غربی بالامحل و پائین محل به علت تابش زیاد خورشید برفها زودتر از بقیه نقاط ذوب شده و هوا هم زودتر گرم می شود.

رطوبت

میزان ریزش بارش بطور متوسط سالیانه 100 میلی متر بوده که 39 درصد نزول در فصل زمستان 31 درصد در فصل بهار 27 در صد در فصل پاییز و 3 درصد در فصل تابستان می باشد. نزولات از اواخر پاییز بصورت برف شروع شده و تا اوایل بهار ماندگار است. در فصل بهار ریزشهای جوی بصورت باران است. در تابستان و پاییز هم گهگاهی ریزش باران هم مشاهده می شود.

خاک

خاک کناره های رودخانه از نوع ماسه ای می باشد. در قسمت شرقی به نام درازچال و هیمون خاک از نوع رس بوده و بقیه خاک آهکی و غیره می باشد. رنگ خاک متمایل به سرخی که این رنگ در قسمت شمال شرقی به مراتب بیشتر، که به سرخ بندی هم مشهور است.

خاک منطقه رودبار قصران

(رودبار به زمین هایی گفته می شود که در سواحل رودهای تشکیل شده اند) در شمیرانات اکثر روستا ها در کنار رودخانه ها قرار دارند به ویژه در < در رودبار قصران > و روستاهای مهم لواسان که بدون استثنا رودی از کنار  آنها می گذرد  <  این یکی از ویژگیهای جالب  شهرستان  شمیران  است>.  خاک این رودبارها از بقایای رسوبات انبوه بسیار قدیمی دوران بارانی ایران و آخرین یخبندان است. در آن زمان رودها بسترهای  بسیار پهناور  و عریض دانشته اند  و رسوبات  بسیاری را  فراخور پستی و بلندی های موجود در مسیر خود بر جای نهاده اند. پس از سپری شدن آن دوران و کم شدن مقدار باران، آب رودها کاهش یافته و با پهنای کم نسبت به گذشته به راهی باریک در بستر فراخ  گذشته بسنده کرده و بقیه پهنای مسیل را به شکل < رودبار > و زمینی مناسب در دل کوهستان و دامن سنگ ها به روستاییان  اهدا کرده است. جنس این  زمینها معمولاً مخلوطی  از شن ماسه رس  و گاهی همراه با آهک و در برخی  نواحی بطور  خاص یکی از انواع یاد شده  است. در  طی هزاران سال روستاییان با غنی تر ساختن خاک و کشت های متناوب گیاهان گوناگون، بر حاصلخیزی این زمین ها افزوده اند. وجود آب کافی و هوای لطیف، امروزه این زمین ها را به یکی از جایگاه های پرورش درختان میوه بدل کرده است. ارتفاع این زمینها حد فاصل ۱۶۰۰ متر تا ۲۵۰۰ متر است . 

قابلییت اراضی و خاک ها    

 ۱- گونه اراضی کوهستانی واحد۱/۱  

۲ - گونه اراضی کوهستانی واحد ۲/۱  

۳ -گونه اراضی تپه ها واحد ۱/۲  

۴ گونه اراضی فلات و تراس فوقانی واحد ۱/۳   

مشخصات خاک ها و طبقه بندی انه به روش < فائو > صورت گرفته است. در این تقسیم بندی نقشه های ارزیابی و قابلیت اراضی بر اساس تلفیق و ترکیب نقشه تو پوگرافی ۱:۵۰۰۰۰ و ۱:۲۵۰۰۰۰ اطلاعات آب و هوایی - زمین شناسی - پوشش گیاهی  - خاک شناسی و با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی ۱:۵۵۰۰۰ و پژوهشهای صحرایی صورت گرفته است.

خشکسالی

در این منطقه خشکسالی حاد وجود نداشته است؛ ولی به دلیل ماندگاری برف و سرمای زیاد از اواسط پاییز تا اواخر فروردین ماه نمی توان کشت و کار نمود.

خسارت برف و ریزش بهمن: در این محل به علت اینکه در چند نقطه مسکونی و کناره های جاده شیب تندی وجود دارد، ریزش بهمن هر ساله موجب خسارات زمینهایی که در این مسیر قرار دارد و همچنین موجب شکستن درختان می شود. در قسمتهای فوقانی این زمینها تراس بندی هایی توسط اشخاص ذینفع صورت گرفته که اغلب با کندن زمین و بصورت کرتبندی و در بعضی جاها دیواره هایی با سنگ (سنگ چین) بنا نمودند.

گذری بر تاریخ و جغرافیای میگون(منابع آب)

منابع آب

در سفرنامه ی ابودُلف مسعر بن المهال الخزرجی در الرساله الثانیه در ذکر قصران آمده " در آنجا چشمه های آب معدنی کوچک که درمان بیماری "جَرب" را سود بخشد و کانهای نهانی استفاده نشده وجود دارد" اگر چه ابودلف نام مکان را ذکر نکرده ولی در کتاب جغرافیای درّه ی رودبار در مورد آب گرم میگون سخن رفته است. بنابر بعضی شواهد دو چشمه ی آب گرم یکی در هفت چنار از کوچه باغهای زیبای میگون و دیگری در تنگه میگون وجود داشته که چشمه هفت چنار در محل وجود دارد. شایان ذکر است که برخی معتقدند چشمه آب گرم کمی دورتر از اینجا بوده است." (به قلم سید ابوالقاسم میر محمد میگونی در کتاب میگون و حماسه هشت سال دفاع مقدس)

رودخانه ها

رودخانه دائمی (اصلی): از ارتفاعات شمال، غرب و شرق و جنوب دربندسر و شمشک سرچشمه گرفته و از درود و جیرود گذشته و در ادامه با رودهایی که در مسیر این رود قرار دارند به هم پیوسته و به میگون وارد می شود. در میگون با رودهایی که از دره های هملون، آهنگرک و زگا وارد می شود، متصل و از  جنوب میگون به فشم می رسد.  در فشم با آبی که از گرمابدر می آید به هم می پیوندد و در ادامه در اوشان با آبی که از آهار وارد اوشان می شود متصل و در انتها به سد لتیان می ریزد. حداکثر آبدهی در اردیبهشت و حداقل آن شهریور ماه می باشد. این رودها حاصل ذوب شدن برفها در ارتفاعات کوهها و یا چشمه ها می باشد.

رودخانه شمال شرقی (هملون): این رود که در فصل تابستان کم آب می شود از دره دشتهای هملون سرچشمه گرفته و در تنگه میگون به رود اصلی که از شمشک و دربندسر وارد میگون می شود متصل می شود.

رودخانه شمال غربی به جنوب شرقی(خرمزدره): این رودخانه از شمال غربی میگون از دره های شرقی اسکمرچال سرچشمه گرفته و در پایین محل میگون به رودخانه اصلی متصل می شود.

رودخانه جنوب شرقی(آهنگرک): این رود هم از دره های جوسونک، اسب چال و آهنگرک سرچشمه گرفته و در پایین محل در محل پیلت به رود اصلی متصل می شود.

چشمه ها

حدود 30 چشمه در میگون وجود دارد که از این تعداد 7 چشمه آن در اواسط تابستان خشک و یا کم آب می شود، تعداد 7 چشمه در جاهایی قرار دارد که هیچگونه بهره برداری کشاورزی نمی شود. در گذشته چوپانان گله های خود را برای رفع تشنگی به پای این چشمه ها می بردند. تعداد 16چشمه وجود دارد که اکثر باغات و زمینهای میگون از این چشمه ها تامین می شوند. برخی از این چشمه ها عبارتند از: هفت چشمه تالارسر(کهریز)، چشمه قنات آهنگرک، چشمه قلادوش، چشمه پسوند، چشمه سید گاهره هملون، چشمه گلک تالارسر، چشمه سن(سر) تالارسر، چشمه ناوه، چشمه جوسونک، چشمه آبک، چشمه وَرِه جارَک، چشمه پاهنه(نفت چشمه)، چشمه تنگه میگون، چشمه زگا و...

قنات

تعداد 3 قنات وجود دارد که این قناتها از نوع چشمه قنات است. نزدیک به نیمی از باغات میگون از این

چشمه قناتها تامین می شوند.

آب آشامیدنی (لوله کشی)

برای آب لوله کشی شهری هم از آب چشمه که وارد منبع زیر زمینی شده و از آنجا به منازل متصل می شود، مورد بهره برداری قرار می گیرد. برای کشاورزی هم از آب رودخانه، چشمه ها و قنات استفاده می شود.

گذری بر تاریخ و جغرافیای میگون(پوشش گیاهی و جانوری)

پوشش گیاهی و جانوری

گیاهان

عمده ترین گونه های درختی و گیاهی وحشی و خودرو شامل: ( کما، کلاه میرحسن، زرشک، ترشک، گون، آلبالو وحشی، تمشک، صنوبر، تبریزی، کاج، چنار) و غیره

انواع سبزیجات و گیاهان کوهی( ترشک، پونه، نعناع، مرزه کوهی، گزنه، شنگ، گلپر، گل گاوزبان، گل ختمی، ریواس، کنگر، پیازک, تره (تلپه), مِزالک, والَک, قارچ ) و غیره

انواع گیاهان دارویی ( اوساقُدّوس, کتیرا, شیرخشت، خاکشیر، آویشن، شیرین بیان، بابونه) و غیره 

عمده ترین گونه های درختی و گیاهی تربیت شده شامل: گردو، آلبالو، سیب، زردآلو، آلوچه, فندق، قیسی، شبدر، یونجه، گندم، جو، عدس،‌ لوبیا، نخود، گوجه فرنگی, انواع سبزیجات (ترب، تره، جعفری، گشنیز، شمبلیله، چغندر) و غیره ) می باشد.

جانوران

در میگون حدود چندین نوع از انواع حیوانات پستاندار وجود داشتند که به علت شرایط نامساعد محیط زیست از جمله تخریب زیستگاه و شکار بی رویه و نظارت و مواظبت نکردن باعث شده که تعدادی از این گونه ها از بین رفته و یا اینکه مهاجرت نمایند.

بارزترین جانوران وحشی این منطقه شامل: (گرگ، کفتار، پلنگ، بزکوهی، قوچ، میش، سگ، روباه، گربه، سمور، تشی، خرگوش، موش صحرایی، موش خانگی، کبک، گنجشک، دال، بلبل، چل ریسک، یاکریم, کبوتر کوهی, سار، جغد، سهره، خفاش, بلدر چین(بَدبَدَه), هفت رنگ, طوطی, لاک پشت, قورباغه, آب صاف کنک, مار, رتیل, هزارپا, زنبور زرد, زنبور عسل, مگس, خرمگس, سافلیک, کرم خاکی, کرم شب تاب, کرم ابریشم, پروانه, پرستو, سوسک باغی, سوسک فاضلاب, کلاغ, زاغ)  را می توان نام برد.

بارزترین جانوران اهلی این منطقه شامل: (گاو، گوسفند، سگ، بز، اسب، قاطر، الاغ، مرغ، خروس، کبوتر، اردک)

گذری بر تاریخ و جغرافیای میگون (اسامی محلات مسکونی و باغات)

 اسامی محلات میگون

هر کسی از بدو تولد با نام و نشانهایی در شهر ها، روستاها و محلات آشنا می شود که با ریشه بعضی از آنها آشنایی داشته و بعضی از آنها دوستان نا آشنا می باشد. شاید تا آخر عمر با اکثر این نامها و نشانها عجین شده ولی علت نامگذاری را نداند. این بحث در باره نام و شهرت افراد هم دور از ذهن نیست. بعضی از نامگذاریها ریشه در پیشینه تاریخی و میراث خانوادگی دارد. همانند بیشتر سیّد هایی که در سرتاسر جهان زندگی می کنند. مثلا طباطبایی و حسینی و غیره که تاریخچه آنها به ائمه بزرگوار و بیشتر به امام حسن و امام حسین(ع) می رسند. بعضی از آنها ریشه در اشتغال افراد داشته است. به این معنا که یک نفر از اجداد آنها دارای شغلی بوده که به همان شغل هم شهرت پیدا کردند. مانند: چیت ساز، آهنگر، کشاورز و غیره. بعضی از شهرت ها ریشه در محل زندگی دارد. مثلا: شیرازی، تهرانی و غیره. در کشورهای دیگر هم نامها و شهرت ها بعضاً از اسامی حیوانات و محلات و گلها و گیاهان استفاده شده است. مانند: سگ و غیره . کمابیش از این شهرت ها در ایران هم مشاهده می شود. مانند: سگوند و غیره. بعضی از فامیلیها سابقه ای ندارند، بلکه در ابتدای تشکیل ثبت احوال، مامورانی که به محلّات مراجعه و از مردم، فامیلی آنها را سوال می کردند. اکثر افرادی که متوجه منظور مامور ثبت احوال نمی شدند، شغل خودشان را معرفی می کردند. لذا ماموران هم برای فامیلی اینگونه افراد از شغل آنها استفاده و اینگونه اسامی را در شناسنامه افراد ثبت می کردند. با گذشت زمان برخی از افراد به ثبت احوال مراجعه و نسبت به تغییر فامیلی خود اقدام کردند.

اسامی محلات هر شهر و روستا هم جالب است. بعضی از آنها ریشه در یک حادثه یا واقعه ای تاریخی داشته و بعضی از آنها همانگونه که از معنای نامها در ذهن تداعی می شود ریشه در نوع بهره وری از آن محل دارد. مثلاً: گردنه باجگیران، از نوع کلمه می توان حدس زد که در گذشته راهزنها از این محل استفاده می کردند. نام مکانهایی مانند: چراگاه، کشتزار، کوه، دره و... بدون شک از اصیل ترین و کهن ترین واژه های تبری هستند؛ چرا که برخی از آنها بیش از دو هزار سال است که دست نخورده مانده و پیشینه و ریشه در اوستایی کهن دارند. نامگذاری این جایگاهها و یا روستاها به دلایلی از جمله: 1 - رویدادهای بیاد ماندنی که در آن اتفاق افتاده است. 2 به دلیل نمای طبیعی زمین همان جایگاه مانند: اوخورک، لش، چال و... 3 به دلیل نوع کشتی که در آن محدوده انجام می شد مانند: چیذر در شمیران که به معنای جو زار است. 4 به دلیل نوع پوشش گیاهی که در آن مکان بود مانند: گُرز چال

در ذیل موقعیت و نام برخی از محلات مسکونی و باغات و کوهها ی میگون همراه با شرحی مختصر اشاره می شود.

- بالامحل (شمال) : شاید به دلیل اینکه این محل در شمال (بالای) میگون قرار دارد به این نام نامگذاری شده است.

- قلعه باغ : احتمالاً در گذشته قلعه ای در این مکان وجود داشته و یا از این محل وارد محدوده قلعه ها می گردید.

- هفت چنار: در این محل درختان چنار وجود دارد.

- بازارچه : در گذشته که بلوار میگون احداث نشد، بیشتر مغازه ها و بیشتر تردّد افراد از ایستگاه تا قلعه باغ و هفت چنار از این مکان بود که به بازارچه معروف شد.

- نرم خاکک : به علت داشتن خاک نرم به این نام مشهور شد.

- کیا محل (شرقی): بیشتر فامیلیهایی که در این محل زندگی می کنند با پسوند کیا مشهور هستند. شاید به همین دلیل به کیا محل شهرت پیدا کرد. ساکنان کیامحل و بالامحل در بیشتر اماکن عمومی از جمله: حمام و مسجد ... با یکدیگر مشترک هستند.

- پایین محل (جنوب غربی): این محل هم چون در قسمت پایینی میگون قرار دارد به پایین محل نام گرفته است. محله های مسکونی زیر مجموعه عبارتند از: جوسونک، پیلت

- سادات محل (شرقی): این مکان در گذشته محل چرای گاوها بود که به گو ماحله (گاو محله) شهرت داشت. با ازدیاد جمعیت سادات در این مکان، به سادات محل مشهور شده است. محله های مسکونی زیر مجموعه عبارتند از: پاهنه، میگون نو، پشت ده، کلرم، جیرده

ناهمواریها

همانگونه که در تیپ روستا گفته شد، محل مسکونی میگون در حاشیه رودخانه ای قرار دارد که از شمال تا جنوب کشیده شده است. دور تا دور این آبادی، کوههایی با ارتفاع 2500 تا 3500 متر احاطه دارد. غیر از برخی از ارتفاعات که دارای شیب تند و صخره ای است، مابقی کوههای میگون غنی از علفها، گیاهان دارویی، قارچها، سبزیهای کوهی و همچنین چشمه ها و رودهایی است که در آن حیات وحش زیادی وجود دارد و همچنین مورد توجه کوهنوردان و علاقمندان است.

مهمترین کوه های معروف میگون (متراژ ارتفاعات تقریبی است) 

آبک(اواَک): این کوه در شمال شرقی میگون و ارتفاع آن 3488 متر است. از قسمت شرقی به زگا و کوههای روته و از غرب به تنگه میگون و از شمال به کوه گوچال (شمشک) وصل می شود. در دامنه جنوبی آن چشمه ای وجود دارد که در گذشته چوپانان هنگام ظهر گوسفندان را برای رفع تشنگی به این محل هدایت می کردند. همچنین غار کوچکی در کنار چشمه وجود دارد که در طول سال مملو از یخ است. در گذشته که یخچال وجود نداشت، برخی اوقات مردم و همچنین برای تهیه بستنی از این یخها استفاده می کردند. سیالیز، زردگلک، ویاچال، اسپی کمر چال و... از مکانهای شیبدار و زراعی هستند که در دامنه های جنوبی همین کوه قرار دارند. یکی از معادن سنگ قرمز میگون در قسمت جنوب شرقی همین کوه به نام زگا قرار دارد.

اَسبِ چال: کوه جنوبی میگون که دارای شیب تندی است. در برخی از دامنه های آن زمین با شیب کمتری مشاهده می شود که در گذشته مردم اسب و گاوهای خود را برای چرا در آن رها می کردند. شاید به همین دلیل هم اینگونه نامگذاری شده است. در قسمت شرقی(کین چال) و در دامنه های جنوبی(پیلت) و همچنین در قسمتهای غربی (آهنگرک و جوسونک) زمینها با شیب کمتری وجود دارد که در آن به زراعت و باغداری می پردازند.

اِستَرچال: این کوه در قسمت شرقی میگون قرار دارد. این منطقه هم روزگاری محل چرای احشام بود که به همین نام نامیده شده است.

قُلادوش: این کوه در قسمت شمال غربی میگون واقع شده و قلعه استوار در قسمت جنوب غربی همین کوه قرار دارد. شاید به همین دلیل و یا قلعه های دیگری هم در گذشته وجود داشته که از این نام استفاده شده است. چشمه ای در دامنه آن قرار دارد. 

گوچال: گو به معنای گاو است. این کوه در قسمت شمالی آبک قرار دارد که روزگاری مردم محلی گاوهایشان را برای چرا در آنجا رها می کردند.

نِساء: ارتفاعات جنوبی هیمون در جنوب شرقی میگون نساء نام دارد. این مکان چون پشت به آفتاب بوده و ساعات کمتری در معرض تابش نور خورشید قرار می گرفت به این نام نامگذاری شده است.

خانیک: در قسمت غربی استرچال و با ارتفاع ۲۹۷۲ متر است. 

سی چال:  جنوب غربی دربند سر با ارتفاع ۳۷۱۹ متر که در گذشته محل چرای گوسفندان بود.

اسامی برخی از باغات و مزارع میگون

کَلَرم: " به گمانم این واژه از دو کلمه تشکیل می شود.(کلر + رم) که به مرور به کلرم تبدیل شده است. (رم) در زبان تبری یعنی جنگل، البته نه جنگل انبوه، بلکه جنگی با پوشش بوته و خار. به این جمله توجه کنید: خی یه ترا رم نبسّه! بنابراین کلرم بوته زاری بوده که در آن گیاه کلر می روییده است. کلر گیاهی برخلاف اترا مردابی نیست. با اترا حصیر می بافند که به آن کِب می گوییم. با کلر هم حصیر می بافتند و حصیر بافته شده از کلر به مراتب از حصیر بافته شده از اترا نرم تر است. به همین دلیل زبانزدی داریم که( کِلَرِ کِب و مهمون خب) که معنایش روشن است.

خَرمِز دَرَه: خر علاوه بر اینکه نام حیوانی است در فارسی و تبری به معنای بزرگ هم هست. مانند خربار، خرگاه و... اما خرمز دره یعنی میوه ای با مزه زیاد و بزرگ و همان خربزه است. در زبان تبری هم خرمزه بکار می رود و نادرست آن خربزه است. شاید دره ای بود که در آن به کشت خربزه می پرداختند.

زِگا: شاید از دزگاه به معنای جایگاه دِز (دِژ) بوده است و شاید هم به معنای دزگا یا دژگاه است. (مَزگا: در تبری مزگا داریم که در اصل مزدگاه یعنی جایگاه مزدا بود.)

کُلِنگاه: دو واژه کلن و گاه است. یعنی جایگاه کلن (کِلِین) که همان خاکستر است. شاید در زمانهای دور مردم خاکستر تنورها و اجاقهای خود را در آنجا تلمبار می کردند.

مَرشَک: در زبان تبری واژه ای با تلفظ مرشک داریم که نام جانوران ریزی بود که به حیوانات بزرگتر دیگری همچون گاو و گوسفند جمع و باعث آزار آنها می شدند. این مرشک ها حتی در سر انسانها و مخصوصاً کودکانی که بهداشت را رعایت نمی کردند وارد شده و موجب خارش سر و بدن می گردید که بعدها این واژه کوتاه و به رِشک تبدیل شد."   (منبع: به نقل از مهندس محمد داودی از مولفان فرهنگ واژگان تبری مازندران)

دِراز چال: چون سطح زمین مورد نظر از بقیه زمینها پائین تر بود به چال و چون طول آن از عرضش بیشتر بود به دراز معروف و در ترکیب به دراز چال نامگذاری گردید. نامهای دیگری از این قبیل هم وجود دارد مانند: استرچال، اسب چال، ویاچال، کین چال، کیاچال و چالک که به معنای چاله کوچک می باشد.

جُوزدار گُوشوک: جوز به معنای گردو و گوشوک به معنای گوشه کوچک است. این محل در اواسط جاده میگون شمشک (تنگه میگون) و در کنار رودخانه قرار دارد. در این مکان درخت گردوی کوچکی قرار داشت.

هِیمون: شاید در گذشته هامون بود که به مرور زمان به هیمون برگردانده شد.

خَرکُشونو: الاغهایی که مصدوم می شدند و حیوانات اهلی همانند گاو و گوسفند که بدون ذبح میمردند، در این مکان رها یا پرت می شد تا طعمه حیوانات وحشی گردد. این مکان هم در مُسُلُّم نزدیک ایستگاه میگون و هم  نرسیده به تنگه میگون (زَردِگِلَک) بود.

زَردِگِلَک: در این مکان نوعی خاک زرد رنگ وجود دارد که در گذشته برای رنگ آمیزی روی پشم گوسفندان از آن استفاده می کردند تا در میان گله مشخص باشد.

 سُرخ بندی: به علت اینکه خاکش از نوع رس و سرخ رنگ بود به این نام نامیده شد. در گذشته از این خاک برای استفاده ساخت تنور خانگی استفاده می کردند.

 چُشمِه گَلَک: نام مکانی در قسمت غربی که در آن چشمه ای وجود دارد. "گَل" به معنای کنار است.

گُرزِچال: گُرز نوعی گیاه است که برای علوفه حیوانات از آن استفاده می شد. اگر چه در مناطق دیگر میگون از این نوع گیاه هم وجود دارد، اما این مکان به گُرز چال معروف شده است.

تنگه میگون: در قسمت شمالی میگون نرسیده جیرود، پایه های کوه به هم نزدیک شده و آب رودخانه خاک دره ها را شسته و تنگه ای با صخره های سنگی بزرگ بر جای گذاشته که به تنگه میگون مشهور است.

خَرمِنَک: در دامنه ی شیب نرم خاکک مقداری مسطح بود که از این مکان برای خرمن گندم و جو استفاده می شد.

سیل واز: این منطقه در غرب میگون قرار دارد که قبلاً سیلی از این محل جاری و به همین نام هم نامگذاری گردید. چرای احشام و هرگونه کنده کاری در این محل ممنوع است.

هَفت چشمه: یکی از چشمه های معروف میگون که اعتقاد داشتند در محل خروجی، هفت چشمه در کنار هم وجود دارد.

گِرزِطول: تپه زیبا و قشنگی در قسمت شرقی داخلی میگون قرار دارد که شکل کله قندی دارد. این تپه زیبا و قشنگ قبلاً در تملک یکی از کدخدایان شمشکی قرار داشت که در حدود اواخر سال 40 نوک آن را با لودر و بولدوزر مسطح کردند. مدتی به عنوان زمین فوتبال از آن استفاده می شد. همین زمین بود که تیمهای قدرتمندی در محل شکل گرفت و مسابقات فوتبال در سطح رودبارقصران هم در این مکان برگزار می گردید. برای تامین آب در قسمت شمالی، دریاچه ی مصنوعی احداث و از نهر آب هیمون و دارزچال در زمانهایی که مورد بهره برداری باغداران قرار نمی گرفت، در این دریاچه ذخیره و با پمپاژهایی به سمت بالا هدایت می گردید. در سالهای 55 - 56 این مکان به سازمان گردشگری فروخته و در آن به احداث هتل و رستوران و فضاهایی برای استفاده گردشگران ایجاد شده است. این محل چشم انداز بسیار زیبایی دارد.

برخی از اسامی باغات و مزارع دیگر: سنگ میون، خُنِه سَر، باغ وَر، اُستُوار، تَنگِه بِن، درازموردوک، هَمِلون، پَسوَند، آهِنگِرَک، کینچال، مَرشَک، تالارسر، سَن تالارسر، کَش، موقوم، مُسُلُّم، معدن سنگ، زِگا، هِیمون، دِرازچال، پُشت ده، ویاچال، سیالیز، اِسپی کَمَرچال، وَلی یورد، شاهی، تالارپُشت، کیا چال، سَرچاهون، تیس، واکِشَک، تَپِه سَر، لوسَر، رَجدارکِر، کَلِّه خاکسَر، فِراخونو،