شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

چه کسانی از رابطه با آمریکا ضرر می کنند؟

گاهی انسان خودش را موجودی اجتماعی می داند. و این از اولین روزهای زندگی در خون و پوستش عجین می شود. پدر، مادر، خواهر و برادر ستارگانی هستند که یک اجتماع کوچکی به نام خانواده را تشکیل می دهند. و این در بدو ورود به مدرسه هم نمایان تر می شود. کتاب اجتماعی، آن را به خوبی بیان می کند. و دوستان هم نمونه ی بارز اجتماع بعد از خانواده می باشند. و همین انسان می فهمد که علیرغم ناملایمات زمانه گاهی دوستانی هستند که تا ابد دوست و گاهی دوستانی هستند که تا ابد دوست نیستند و گاهی دشمنانی هستند که لباس دوست بر تن می کنند. وهمین سیر دوستی و دشمنی هست که انسان را پیر می کند و گاهی هم دشمنان می فهمند که چه دشمنان فهمیده ای را از دست داده اند و گاهی هم دوستانی می فهمند که چه دوستان نادانی را از دست داده اند. مردم ایران زمین هم از بدو تشکیل کشوری به نام ایران، در مسیر حوادث تاریخی، دوستان و دشمنانی را تجربه کرده اند. گاهی دوستانی بودند که به یکباره دشمن شده اند و گاهی دشمنانی بودند که دوستان خوبی شده اند. شوروی سابق در طول تاریخ معاصر چندین نقش داشته است. گاه دوست و گاه دشمن، که هرگاه به نقشه ی جغرافیایی نگاه می کنیم و یا حتی وارد تاریخ معاصر می شویم، اگر به زبان نیاوریم دندان های خود را به غضب فشار می دهیم و انگشت حسرت ... گاهی دوستانی بودند که از مرز دشمنی هم گذشته و کشور ما را به تصاحب خودشان در آورده اند. همانند اشرف افغان و دلاورمردی های نادر شاه و ... عثمانی هم نمونه ای از این دوست و دشمن های مرزی در لباس کافر و مسلمان بودند. صدام تکریتی، کافر و بعثی و فلان و فلان شده هم به اندازه ی تمام تاریخ معاصر از ما خون گرفت. امروزه با عراق رابطه ای بس حسنه داریم. همین عربستان را اگر ذهنتان یاری کند، حجاج ما را در حرم امن خدا که هیچ مسلمانی چنین کاری نمی کند به شهادت رساندند. درست جملات حضرت امام را در رابطه با عربستان نمی دانم، اما فکر می کنم می فرمودند: که تا این دولت برقرار است هیچ رابطه ای با آن ها نخواهیم داشت. در دولت های بعدی چنان رابطه ای با آن ها ایجاد کردیم که ملک عبدالله را هم تا تهران کشانیدیم و حتی رابطه ی خانوادگی هم بوجود آورده بودیم.

امروزه به نظر می رسد که رابطه با آمریکا چندان نابخشودنی هم نیست. وضعیت اقتصاد ما خراب تر از آنی است که مثل دوران جنگ استقامت کنیم. اگر چه در دوران جنگ کمبودی احساس نمی شد و همه چیز بر وفق مراد بود، اما چون همه از یک تن و یک جامه بودیم، فشار اقتصادی هم اگر بود تحمل می کردیم. امروزه گاهی دیده می شود که یکی دستش تا مرفق به خون بازار آلوده است و یکی از نداری به هزار فحشا و بدبختی تن داده است. اگر مشکل کار ما رابطه با آمریکا ست که این امر با ملاحظات سیاسی و دیگر نکات اخلاقی می توان برقرار کرد. ما با دیگر کشورها رابطه داریم که صد پله از آمریکا و اروپا بدتر بوده و هستند. و تا کنون هیچ مشکل اقتصادی ما برطرف نشد. بگذارید بچه های انقلابی که تا کنون هیچگونه سنگ روی سنگی نگذاشته و همواره به فکر آینده بودند و مطیع واقعی اوامر رهبری، آن ها هم چند صباحی طعم خوش زندگی را درک کنند. آن هایی که صاحب شاید یک خانه و کار و پارتی و در دم و دستگاه های دولتی صاحب هزار فامیل هستند، هیچگونه دغذغه ای برای تسکین اقتصاد کشور نخواهند داشت، بلکه از این موضوع هم به شدت راضی هستند که چرا در این بازار هرج و مرج و نابسامان اقتصادی خوب می دانند چگونه وضعیت مالی خودشان را ترقی بدهند. آن ها ماهیگیرانی هستند که فقط از آب گل آلود می توانند ماهی بگیرند. ثبات در اقتصاد معنا ندارد. وضعیت ارز، وضعیت دلار، وضعیت سکه، و وضعیت هر کالای اساسی که بخواهی دنبال کنید به همینگونه است. اصلاً ما کاری به دلار و مارک و ین و غیره نداریم، چون اصلاً جیب ما به مسافرت داخل هم نمی کشد چه برید که بخواهیم چندین بار برویم به سرزمین های خارج از مرزهای جغرافیایی. ما فقط به فکر بخور و نمیر چند روزه ی عهد و عیال خودمان هستیم. دو هفته پیش یک کیسه برنج هندی 133 به مبلغ 33000 تومان بود و دیروز همین کیسه با همین آرم و اندازه به مبلغ 43000 تومان فروخته شد. مگر وضعیت درآمد مردم یک شبه این مقدار ترقی دارد که هزینه ها اینگونه می شوند. چه دستانی در کار است؟ نمی دانیم! چه کسانی این وضعیت را بوجود می آورند؟ نمی دانیم! آیا همه ی آن هایی که وضعیت بازار را به هم ریختند مجازات شده اند؟ نمی دانیم! با گذشت سی سال از انقلاب آیا سی سال دیگر هم وضعیت چنین خواهد بود؟ باز هم نمی دانیم. امروزه قدرت علم به جایی رسیده که می توانند با محاسبات علمی خود بفهمند که فلان ستاره در چه ساعت و چه زمانی از مدار زمین عبور خواهد کرد و امروزه ما نمی توانیم اقتصاد مملکتمان را برای یک سال واکسینه کنیم. خیلی ها آمدند تا این اقتصاد بیمار را جراحی کنند، اما آن ها هم انگار نمی توانستند این وضعیت را سرو سامان بدهند. امروزه وضعیت اقتصادی در لایه های زیرین اجتماع به شدت نگران کننده است. مردم پایین دست در بدترین شرایط اقتصادی قرار دارند. فکر کنید یک زلزله ی هفت ریشتری آمده است، چگونه عمل می کنند، باید همانطور به اقتصاد مملکت رسیدگی شود. آنهایی که می گویند نباید با آمریکا رابطه داشته باشیم به خدا اگر یک شب سر بی شام گذاشته باشند. ما از کسانی هستیم که معنای ولایتمداری را بهتر از همه می فهمیم. ما از کسانی هستیم که شهد شیرین شهادت را بهتر از همه می فهمیم. به خدا هیچ غرض و مرضی در کار نیست. شاید عده ای از این وضعیت می خواهند که روز به روز بر نارضایتی مردم افزوده شود. نارضایتی مردم یعنی نارضایتی شهدا، یعنی نارضایتی امام شهدا، یعنی نارضایتی اهلبیت (ع)، یعنی نارضایتی همه ی مقدسات. اصلاْ برای محو و نابودی اسرائیل هم رابطه با آمریکا بد نیست!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد