شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

حرکت نمادین کاروان شاهچراغ (ع) در چند پرده

پرده ی اول (انتقاد)

ورود نمادین کاروان شاهچراغ (ع) به شیراز و یکصد انتقاد

پریروز ششم زیعقده به مناسبت دهه کرامت و بزرگداشت مقام شامخ احمد بن موسی (ع) حرکت نمادین کاروان آن بزرگوار به نمایش گذاشته شد. تعدادی نفرات شتر، تعدادی اسب، ساز و دهل، به همراه تعدادی از مردان و زنان که با لباس های شبیه خوانی از طرف اداره ی ارشاد استان فارس مدیریت شده بودند، این کاروان را تشکیل می دادند. این کاروان از تالار ابوریحان دروازه کازرون حرکت و مقصد آنان هم صحن شاهچراغ (ع) بوده است. در حین حرکت رجز خوانی هایی هم از طرف افرادی که در نقش قتلغ و سپاهیانش بودند، اجرا می شد.اگر چه اینگونه حرکات و به نمایش گذاشتن صحنه هایی از حرکات و رفتار آن بزرگواران خوب است، اما مواردی هم مورد نقد قرار گرفته است که به برخی از آن ها اشاره می شود.

1 - دهه ی کرامت بیشتر به تولد سه تن از بزرگوارانی که در ایران مزار دارند پرداخته می شود. حضرت امام رضا (ع)، حضرت فاطمه ی معصومه (س) و حضرت احمد بن موسی (ع). حال اگر تولد حضرت احمد بن موسی (ع) هم در این ایام نباشد برای این بزرگواران به مناسبت تولد جشن می گیرند و یا به طریقی جهت بزرگداشت مقام شامخ ولایت بزرگداشتی برگزار می شود. به عبارتی در این ایام جشن گرفته می شود. حضرت احمد بن موسی (ع) به اتفاق برادران و خواهران و کسانش، برای دیدار برادر برگوارش حضرت امام رضا (ع) از مدینه حرکت می کنند تا خودشان را به خراسان برسانند. وقتی به شیراز می رسند، قتلغ حاکم شیراز که از مزدوران مامون خلیفه ی عباسی بود مانع حرکت ایشان می شود. در این برخورد که به جنگ و ستیز می انجامد و در نهایت حضرت احمد بن موسی (ع) به شهادت می رسند. پس اگر بخواهیم حرکت کاروان احمد بن موسی (ع) را نشان بدهیم، هیچ کاری برای بزرگداشت و تولد انجام نداده ایم. از نگاه دیگر هم نوعی به مردم القاء کرده ایم که این ایام مربوط به ورود ایشان است.

2 - کاش اداره ی محترم ارشاد فارس قبل از اقدام این حرکت با گروه های تعزیه مشورت می کرد و با هم اندیشی یکدیگر یک کار زیبا تری انجام می دادند.

3 - غیر از افرادی که از گروه تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز شرکت کرده بودند، مابقی افراد از جوانان و نوجوانان دختر و پسری بودند که بعداً متوجه شده بودیم از تئاتر ابوریحان و یا جاهای دیگر بودند. این افراد در این زمینه توجیه نشده بودند که در لباس کاروانی شرکت می کنند که از دید شیعه مقدس و با ارزش هستند، لذا در لباس تعزیه که تجلی دهنده ی لباس اولیاء و انبیاء هستند، نباید حرکات زننده و غیر اخلاقی داشته باشیم. انگاری دخترها و پسرها توجه نمی کردند که در لباس چه شخصیت هایی هستند.  

 

 

4 - بی نظمی و بی برنامگی در این حرکت موج می زد. 

5 - حضرت شاهچراغ (ع) در بدو ورودش به شیراز جوانی در حدود 25 ساله بود. فردی که نقش ایشان را در این کاروان بر عهده داشت سنی بالای 50 سال داشت. 

6 - موسیقی که از طرف چند تن از افرای که به عنوان گروه موسیقی دعوت شده بودند هیچ مناسبتی با موسیقی که در دستگاه های شادی آیینی نواخته می شود نداشت. گاهی صدای ساز و ناقاره شنیده می شد و برخی از افراد بیرونی هم از این فرصت استفاده کرده و به رقص و چوب و ترکه پرداخته بودند.

7 - قرار بود که با رسیدن به صحن شاهچراغ (ع) در جلوی جمعیت با نظم بنشینیم و همراه با برنامه های صحن باشیم، یکی از مسوولین گفت که چون نمی شود نظم را رعایت کرد، بهتر است برگردیم. در حین برگشتن می توانستند یک اتوبوسی از شرکت واحد بگیرند و ما را به سمت مبداء که تالار ابوریحان در دروازه کازرون بود برسانند، اما اینگونه نشد و دوباره با همان ترکیب و در معرض دید عموم که هر کسی چیزی به ما می گفت! با پای پیاده به سمت دروازه کازرون حرکت کردیم. 

8 - در اطلاع رسانی از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و گروه تئاتر ابوریحان نام برده شده و هیچ نامی از گروه تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز به میان نیامد.

فعلاً به همین بسنده می شود تا در دیدار حضوری با مسوولین به آن پرداخته شود.

پرده ی دوم (معرفی)

چگونه حضرت احمد بن موسی (ع) به شهادت رسیدند؟

وقتی حضرت احمد بن موسی (ع) در یک کاروانی متشکل از خواهران و برادران به قصد دیدار برادر از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد، در شیراز توسط قتلغ که خود از مزدوران مامون خلیفه ی عباسی بود مورد بی حرمتی قرار گرفته و در یک جنگی که بین مردان کاروان حضرت احمد بن موسی (ع) و سپاهیان قتلغ اتفاق می افتد، جناب ایشان به شهادت می رسند.

پرده ی سوم

شاهچراغ یعنی چه؟

بعد از شهادت حضرت احمد بن موسی (ع)، قبر ایشان تا زمان عضدالدوله دیلمی از حاکمان فارس، به صورت مخفی بوده است. در نزدیکی مزار ایشان پیرزنی زندگی می کرد. این پیرزن هر شب نوری را در نزدیکی محل زندگی خودش مشاهده می کند. این جریان را به طریقی به امیر عضدالدوله دیلمی گزارش می دهد. عضدالدوله دیلمی شبی را میهمان پیرزن می شود تا از حقیقت ماجرا مطلع شود. امیر در منزل پیرزن به خواب می رود. در انتهای شب که پیرزن چراغ و نوری را مشاهده می کند، برای مطلع کردن امیر به او می گوید: شاه، چراغ، شاه، چراغ.  منظور او این بود که شاه، چراغ را مشاهده کن. امیر عضدالدوله دیلمی دستور می دهد همان مکان را بکنند. بعد از کندن متوجه قبری می شوند. وقتی وارد قبر می شوند با پیکری تازه روبرو می شوند و از انگشتری که در دست داشت متوجه می شوند ایشان حضرت احمد بن موسی (ع) است. به همین مناسبت از آن زمان تا به حال به شاهچراغ (ع) هم معروف شده است.

پرده ی چهارم

نه تنها حضرت احمد ابن موسی (ع) در قالب کاروانی متشکل از خواهران و برادران برای دیدار برادر از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد، بلکه حضرت معصومه (ع) هم به قصد دیدار برادر از راه دیگری که به ساوه می رسید وارد ایران شد و در ساوه مریض می شوند. ایشان به سمت قم می آیند و در قم هفده روز بیشتر زندگی نمی کنند که رحلت می کنند. ایشان در قم دارای مزاری است که مشتاقان به دیدارش می روند و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه ی معصومه (س) را زیارت می کنند.

پرده پنجم

تعزیه ای هم مربوط به حضرت شاهچراغ (ع) وجود دارد که برخی از تعزیه خوانان، این تعزیه را هرساله اجرا می کنند. یکی از گروه های تعزیه ای که این تعزیه را با دقت و تبحر خاصی اجرا می کنند، گروه تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز (شهرک سعدی) است.  به جرئت می توانیم ادعا کنیم که گروه تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز در زمینه اجرای تعزیه و نمایش آیین های ملی و مذهبی یک سر و گردن بالا تر از همه ی گروه هایی است که تا کنون کار آن ها را مشاهده کردم.

نسخه ی تعزیه حضرت شاهچراغ (ع) با این مصرع پیش خوانی مربوط به امام رضا (ع)شروع می شود.  بر مشامم می رسد بوی غریب الغربا

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد