ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
شهید: امین فهندژ سعدی
نام پدر: امراله
تاریخ تولد: ۱۳۴۲
شهادت: ۲۶ / ۱۲ / ۱۳۶۳
محل شهادت: شرق دجله
مزار: گلزار شهدای سعدی شیراز
روحش شاد
قرار بود که به بهانه پاسداشت شهید امین فهندژ سعدی سری به منزل شهید بزنیم. ابتدا بر سر مزار شهید رفتیم و در حین خواندن فاتحه بودم که شعر روی سنگ مزارش توجه مرا جلب کرد. می خواستم بدانم این شعر از کیست:
خم ابروی کجت قبله محراب من است / تاب گیسوی تو خود، راز تب و تاب من است
اهل دل را به نیایش، اگر آدابی هست / یاد دیدار رُخ و موی تو، آداب من است
اصلاْ فکرم به سمت حضرت امام خمینی (ره) نرفته بود. دیوان حافظ و سعدی را ورق ورق نگاه کردم. بالاخره با کمک اینترنت متوجه شدم که یار در خانه و ما دور جهان می گردیم. این از شعرهای عرفانی حضرت امام بود که من نمی دانستم. گفتم بگذار بقیه ابیات را هم یادداشت و در این قسمت بنگارم.
خم ابروی کجت قبله محراب من است
تاب گیسوی تو خود، راز تب و تاب من است
اهل دل را به نیایش، اگر آدابی هست
یاد دیدار رُخ و موی تو، آداب من است
آنچه دیدم ز حریفان همه هشیاری بود
در صف میزده بیداری من، خواب من است
در یَم علم و عمل، مدعیان غوطه ورند
مستی و بیهشی می زده گرداب من است
هر کسی از گنهش، پوزش و بخشش طلبد
دوست در طاعت من، غافر و توّاب من است
حاش للّه که جز این ره، ره دیگر پویم
عشق روی تو سرشته بهگل و آب من است
هر کسی از غم و شادی است نصیبی، او را
مایه عشرت من، جامِ میِ ناب من است