شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

کالبد شکافی تعزیه فضل و فتاح

شخصیت فضل و فتاح در تاریخ اسلام

در جلسه هفته گذشته قرار بود تعزیه فضل و فتاح مورد کالبد شکافی قرار بگیرد.ابتدا جناب شجاعی در این زمینه فرمودند: که من هر چه در کتابهای تاریخی دنبال چنین اسمهایی گشتم نتوانستم بیابم.از روحانیون محل پرسیدم آنها هم اظهار بی اطلاعی نمودند.بالاخره با یک روحانی از قم که از دوستانم بود تلفنی صحبت کردم و ایشان گفتند:یک چنین نمونه ای در دوران امام علی (ع) وجود داشت. در ادامه جناب عبدالصمد فهندژ گفتند که فتاح همان قنبر غلام امام علی هست. ایشان وقتی به سن جوانی می رسند از دختر عمویش اشکبوس خواستگاری می کنند. اشکبوس با شرطی جواب مثبت می دهد. آن هم کشتن امام علی (ع) و آوردن سر او برایش بود. فتاح هم قبول می کند و راه مدینه را در پیش می گیرد.در راه به نزد علی (ع)می رسد و از او سراغ امام علی (ع) را می گیرد. امام علی (ع)در جواب به ایشان می گوید علی هم یک کسی همانند من است.با او چه کار دارید؟ در همین دیدار وقتی کرامات آن امام را می بیند از کردارش پشیمان می شود و به دین اسلام وارد می شود.

آنچه خودم در سایتها جستجو کردم چنین آمده است: 

شرط مسلمان شدن

فردی به نام فتاح در حبشه وجود داشت که پدرش پادشاه حبشه بود. وقتی پدرش از دار دنیا رفت عمویش به نام اشکبوس حکومت را به دست گرفت و چون فتاح کوچک بود، نتوانست کاری انجام دهد، تا اینکه به سن جوانی رسید. او بسیار دلاور شجاع بود ودختر عموی خویش را می خواست.

 

پادشاه به او گفت: مهر دخترم سر علی بن ابیطالب است. فتاح قبول کرد و با پسر اشکبوس به نام فضل و شصت هزار سوار جنگی به سوی مدینه جهت کشتن حضرت علی(ع) به راه افتادند. دو ماه طول کشید تا به نزدیکی مدینه رسیدند. چادرها و خیمه هایشان را برپا کردند و هنگام طلوع آفتاب همراه با 12 نفر از جنگجویان به سوی مدینه حرکت کردند. به دروازه ی شهر مدینه رسیدند. اتفاقا حضرت علی(ع) در حالی که بیل بر دوش داشتُ جهت آب دادن به نخلستان از شهر خارج می شد. فتاح گفت: ای فضل بیا از این پشمینه پوش در مورد علی بپرسیم. فریاد زد:ای مرد از تو سوالاتی داریم. حضرت علی(ع) تا چشم مبارکش به فتاح افتاد،سخن رسول الله(ص) را به یاد آورد که جهت کشتن تو عده ای می آیند با توکل به خدا ،مراقب خود باش

فتاح گفت:علی را می شناسی؟ 

حضرت فرمودند:علی را کسی بهتر از من نمی شناسد.با علی چه کار داری؟ 

فتاح گفت: می خواهم سر از تنش جدا کنم وبه پادشاه حبشه تقدیم نمایم

حضرت فرمود: علی با تو چه کرده است؟ 

فتاح داستان عاشق شدنش را تعریف کرد. 

حضرت فرمود: اگر از بت پرستی دست برداری،علی سر خود را فدای تو می کند

فتاح گفت: ظاهر علی چگونه است؟ 

حضرت فرمود: قد من،قد علی است،زور من،زور علی است،هر چه در علی موجود است ،در من نیز وجود دارد .

.فتاح گفت: بیابا هم بجنگیم تا ببینم حریف علی می شوم یا نه ،چون خیلی وصف علی را شنیده ام

حضرت فرمود: ای جوان اگر بر من غلبه کردی ،حتما بر علی غلبه خواهی کرد. در همین حالت فتاح شمشیر را کشید و حمله کرد.. آن حضرت با بیل آنچنان بر شمشیر زد که شمشیر از دستش افتاد. فتاح فوری با گرز حمله ی دوم را آغاز کرد.حضرت با پنجه ی یداللهی و بازوی اسداللهی گرز را از دستش خارج کرد. فتاح بسیار تعجب کرد، زیرا اولین بار بود که گرز از دست او گرفته می شد. شمشیر فضل را گرفت و بار سوم حمله ای خشم آلود آغاز کرد. حضرت این بار کمربند فتاح را گرفت و او را به هوا برد، اما آهسته بر زمین گذاشت و آسیبی به او نرساند

فتاح گفت: شگفتا از این همه جوانمردی. سه بار تصمیم گرفتم تو را بکشم، هرسه بار مرا عفو کردی در حالی که می توانستی مرا بکشی و با لبخند با من برخورد کردی، تو علی هستی؟ 

حضرت حقایق اسلام ،محبتهای اسلام وعدالت اسلام و قرآن را به او فهماند.یکباره فتاح فریاد زد: اشهدان لااله الاالله....ومسلمان شد و گفت: شرط مسلمان شدن من این است که مرا از خود دور نکنی و غلام تو شوم .نام او در تاریخ ماندگار شد: قنبر! 

(منبع: کتاب جلوه های نجات دکتر عبدالکریم محمد دوست) 

 دستگاههای موسیقی که در این تعزیه بکار می رود:

اگر با اشقیاء شروع شود ریتم ورود با مثنوی باشد.قانون موسیقی به گونه ای باشد که با موسیقی شروع کرده و نوا را در ذهن تداعی کند.. وقتی گوشه ای را یاد گرفتیم باید شروع، اوج و فرود به نحو احسن باشد. هرگاه نفر قبلی می خواند نفر بعدی باید بهتر از قبلی بخواند. در این موسیقی ابتدا با گوشه هایی از مثنوی خوانده می شود. اگر بخواهیم نشانه هایش را فراموش نکنیم باید بیتی همانند این شعری که استاد شجریان خواندند در ذهن داشته باشیم. "چند خوری چرب و شیرین از طعام" و یا اینکه "بوی جوی مولیان آید همی"

آیا تمام تعزیه با گوشه های مثنوی خوانده می شود؟ خیر در این تعزیه دستگاههایی از بیات، همایون و اصفهان هم خوانده می شود.

هاتف همان شخصی که پیغام می آورد. اینها باید با صدای غرا از غیب خوانده شود. همیشه هم در غیب نیست، می تواند اگر امکانات باشد حضور فیزیکی هم داشته باشد.

ای وصالت آرزوی عاشقان

وی خیالت پیش روی عاشقان

هر کجا کرد از نظر از هر چه هست

جلوه ای از روی زیبا بی تو هست

قسمتی از نسخه پیغمبر (ص)

امشب عجب شبی است که شامش سحر شود

ریش علی خضاب و خوناب سر شود

امشب نشسته زینب از وصل باب شاد

فردا به روی نعش پدر نوحه گر شود

امشب حسین و حسن خوش دلند و صبح

خاک عزا به فرق شبیر و شبر سوا

کلثوم امشب دیگر از وصل خوش است

فردا به ماتم پدرش نوحه گر شود

یا علی سربند بر زانویم تو از کرم

دیده بگشا یا علی، پیغمبرم

*****

السلام ای تو علی مرتضی

دان خبر دارم ز حالت سر به سر

لعنت حق بر گروه مشرکین

از یتیمان حسین یادی نما

رو بخواب این دم تو ای روح روان

تو به فردا شب بیایی میهمان

*******

قسمی از نسخه امام علی (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

نصر من الله و فتح قریب

حمد پروردگار لم یزلی

فتح هر جنگ شد به دست علی

ای کریم خداوندگار لم یزلی

که سوختم ز فراق محمد عربی

غم فراق رسول امین فکارم کرد

فلک ز درد جدایی بی قرارم کرد

به آن خبر که به من داد شافع فردا

نتیجه می دهد امشب مرا به حکم خدا

همین شب است که طفلان من یتیم شوند

یتیم و بی کس و الیم شوند

****************  

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد