شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

خشونت و ریشه های آن

خشونت و ریشه های آن  

  

غضب و خشونت به معنای درشتی و زبری، ناهمواری، تند خویی و خشم به معنای غضب و قهر است.(فرهنگ فارسی خرد) در فرهنگ اسلامی خشونت و غضب به دو گونه بیان شده است.غضب و خشونتی که مورد خشنودی خداوند و نوع دیگر آن مورد غضب الهی می گردد.خشونتی که مورد لطف خداوند تبارک و تعالی قرار می گیرد، همان خشم در برابر ظلم، طاغوت، بی عدالتی و از این قبیل موارد است.از میان یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر تبر حضرت ابراهیم، کشتی نوح ، عصای موسی، شفای عیسی و محمد رسول الله " اشداء علی الکفار رحماء بینهم" به عنوان سمبل و مرام و مسلک فرستادگان خداوند می باشد. پیامبران الهی همواره زندگی متحرکی داشتند.آنها در مقابل عواملی که موجب زیان جامعه می گردید و اجتماع را به بیراهه می کشاند، غضبناک می شدند. بر عکس در مقابل عواملی که موجب سربلندی و تکامل جامعه می گردید خشنود می شدند. می توان امر به معروف ونهی از منکراز ریشه های همین بینش قرار داد.خشونت نه تنها در جوامع انسانی بلکه به صورت غریزی در حیوانات و گیاهان هم قرار دارد.حیوانات در مقابل دشمنان، از قلمرو خود دفاع می کنند. 

 

البته در حیوانات گوشتخوار، عمل خشونت به عنوان یک تلاش برای ادامه بقا می باشد. اگر حیوانات گوشتخوار نتوانند حیوانات ضعیف تر از خود را شکار نمایند، مرگ حیات آنها را تهدید می کند. نتیجه اینکه خشونت(صید) برای حیوانات گوشتخوار مایه حیات و رمز بقا می باشد.
    

 

 

 با تحقیقاتی که دانشمندان بر روی گیاهان انجام داده اند، متوجه شدند که گیاهان هم در مقابل عوامل لطیف و خشن عکس العمل نشان می دهند. گیاهان آپارتمانی در مقابل رفتار اعضای خانواده از خود واکنش نشان می دهند. اگر در یک خانواده ای دائما نا آرام باشد، گلها و گیاهان همان خانواده شادابی خودشان را از دست می دهند.اگر در خانواده ای رفتار ملایم باشد، گلها و گیاهان هم با نشاط خواهند بود. نه تنها در مقابل رفتار اعضای خانواده ، بلکه گیاهان به رنگهای خانه و همچنین صدای موسیقی هم عکس العمل نشان می دهند.اما خشونتی که از انسان سر می زند، می تواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد. فشار از بی عدالتی، بیکاری، خودخواهی، نادانی، الگوبرداری از محیط(خانه و اجتماع) تعصب(گروهی، حزبی، محلی وطایفه ای) می تواند خشونت را به دنبال داشته باشد. در میان علل و عوامل خشونت، تعدادی از آنها جنبه مثبت به خود می گیرند. یعنی که هر انسانی باید در مقابل چنین عواملی ابراز تنفر و انزجار و در نهایت خشمگین شود.اما در بعضی از خشونت ها هیچگونه سازگاری با اسلام ندارند، و در قرآن مردود شمرده گردید.

شهید مطهری و دکتر علی شریعتی هر دو در کتاب انسان در قرآن به دو بعدی بودن انسان اشاره کرده اند.در ذیل به گوشه ای از نظرات آنها اشاره می شود.

"انسان به لحاظ دو بعدی بودن ، از یک طرف عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن در باره انسان است. او را از آسمان و زمین، و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چارپایان پست تر شمرده است.از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش گمارد و هم می تواند به "اسفل السافلین" سقوط کند. انسان خلیفه خدا در زمین است.(انعام 165) همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای پرستش.(ذاریات 56) سوگند به نفس انسان و اعتدال آن که نا پاکی ها و پاکی ها را به او الهام کرد.(شمس8 – 9)و در آیاتی هم انسان را مورد نکوهش قرار داد.او بسیار ستمگر و بسیار نادان است.(احزاب72) آنگاه که خود را مستغنی می بیند طغیان می کند. (علق7) او عجول و شتابگر است.(اسراء11) اوتنگ چشم و ممسک است.(اسراء100) او مجادله گرین مخلوق است.(کهف54) او حریص آفریده شده است.(معارج 19)"                          

                           مرتضی مطهری – انسان در قرآن

" دو بعدی بودن انسان به لحاظ نوع آفریده شدن وی می باشد.در سه جا آمده که انسان از چه آفریده شده است. یکی از "صلصال کالفخار"یعنی از خاک رسوبی لایه خشک. جای دیگر می گوید انسان از "حما مسنون" آفریدم، از گل متعفن و بد بو، از لجن.و در جای دیگر، انسان را از "طین، گل آفریدم.

لجن (پست ترین موجودات + روح خداوند (عالیترین وجود) = انسان (جانشین خداوند)

انسان یک موجود " دو آلیست" یک بعدش میل به لجن و پستی دارد. سرشت و خمیره اش تمایل به رسوب شدن و ماندن و توقف کردن دارد، و یک بعدش تمایل به صعود و میل به بالا رفتن تا آخرین قله قابل تصور دارد.همانند رودخانه که آب مظهر حرکت و طغیان است و لجن مظهر ته نشین، توقف و لجن است.پس از آفرینش انسان، خداوند( اسماء را به انسان تعلیم داد).فرشتگان فریاد می کنند که ما از " مارج من نار" آتش بی دود ساخنه شده ایم، و این انسان از لجن ساخته شده ، چگونه او را بر ما فضیلت داده ای؟ و خداوند در جواب می گوید: من چیزی می دانم که شما نمی دانید.به پای این موجود دو بعدی بیفتید. همه فرشتگان خداوند کوچک و بزرگ موظف می شوند که در پای چنین موجودی بیفتند.     دکتر شریعتی – اسلام و انسان 

 

خشونت غیر الهی، انسان را به همان بعد لجنی هدایت می کند.اگر در میان خشونت ها بهترین و پست ترین آنها را سمبل قرار دهیم، می توان دفاع(جنگ) حق بر باطل را به عنوان بهترین دلیل خشونت مثبت و از دعواهای قومی و قبیله ای و کوچه بازاری به عنوان پست ترین خشونتها نام برد. 

 

وقتی یک کشوری ناخواسته درگیر جنگ شود، تعصب ملی و مذهبی باعث می شود که افراد همان کشور در جبهه های نبرد حضور پیدا کنند.در چنین جنگی اگر افراد مجروح، اسیر و یا حتی به شهادت هم برسند، عالیترین مقام معنوی را در بین ملل خودشان کسب می کنند. ولی در نزاعهای کوچه بازاری که بعضا برای هیچ و پوچ است، منفور ترین خاطره ها را در اذهان باقی می گذارد.عجیب آنکه گاهی حقوقی مورد تجاوز قرار می گیرد، لکن هیچگونه حرکت خشمگینانه صورت نمی گیرد. اما گاهی برای یک رفتاری که از روی شوخی و یا اکثرا به خاطر هیچ و پوچ سرها شکسته شده ، افراد مجروح شده و گاهی به قتل می انجامد.در شهرهای بزرگ دعواهای کوچه بازاری عموما در زمان اندک و عمدتا قائله در مدت زمان کم به پایان می رسد، اما در شهر های کوچک، مخصوصا در روستاها به علت رابطه نزدیک افراد و اینکه هر صبح و شام رو در روی یکدیگر قرار می گیرند، دعواها دنباله دار ، و اگر نتایج این نزاعها به جراحت و قتل و غارت بیانجامد، تنشها مدتهای زیادی ادامه خواهد داشت.در بعضی مواقع به عنوان ارث و میراث به فرزندان ذکور منتقل و نزاعها آباء و اجدادی می گردد.باید توجه داشت، با هر درگیری و نزاع، چه خانوادگی و چه طایفه ای و غیره، در مرحله اول همان افرادی که در گیر نزاع هستند، صدمه و ضرر می بینند.شاید در وجود بعضی ها این ادعا باشد، که با یک درگیری و تنش می توان خود را برتر و زورمند تر و یا به اصطلاح عامیانه گردن کلفت معرفی کرد.البته در بین جوامع پست و نادان و بی فرهنگ ، این گونه افراد همینگونه است.اما از دید وسیع تر و در عصر حاضر که کامپیوتر و اینترنت حرف اول را در دنیا می زند، اینگونه افراد منفور ترین افراد جامعه هستند.از لحاظ منطقی پهلوان، یل و قهرمان، جوانانی هستند که در میادین ورزشی، علمی و فرهنگی کشور مقامهای ممتاز را کسب نمایند.افراد شرور و لجباز و ولگرد و عیاش، نه تنها پست ترین افراد بلکه ضعیف ترین افراد هر جامعه هستند. انهایی که به دلیل هیچ و پوچ قلب یک انسان را جریحه دار می کنند، سلامت انسانها را مورد تهدید قرار می دهند و یا حتی خانواده ای را بی سرپرست و اجتماعی را غمگین و خشمگین می سازند، آنها به راستی که کثیف ترین افراد جامعه هستند.چگونه و با چه انگیزه و برای چه جرمی انسانی که خلیفه خدا در روی زمین است مورد ضرب و شتم گروهی قرار می گیرد. ضربه زدن به یک انسان بیگناه یعنی ضربه زدن به یک اجتماع است.کشتن یک نفس یعنی کشتن همه افراد جامعه است. دعواها و خشونتهای غیر منطقی هیچگونه ثمره ای جز مجروح و مضروب و درگیر شدن مسائل حاشیه ای نزاعها ندارد.یک انسانی که باید تلاش کند تا برای خانواده اش سفره ای آبرومند تهیه کندف و یک جوانی که می بایست فکرش را در راه مطالعه و یا مواردی برای سازندگی روحی و جسمی قرار دهد، چگونه می تواند خود را درگیر نزاع نماید.نزاعی که پیامد آن اضطراب، نگرانی، هراس، نا امنی، تلاش بیهوده، از دست دادن فرصتها و غیره هیچ استفاده دیگری نخواهد داشت. از اینکه چرا و چگونه بیشترین درگیریها در مکانهای خاص و توسط افرادی خاص بوجود می آید، باید بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گیرد.گذشته از فقدان نیروهای امنیتی فعال به کمبود مدیریت در بین اقشار خانوادگی و محلی و کمبود احترام متقابل و همچنین فاصله گرفتن از دستورات قرآنی را می توان اشاره کرد. 

 

هنگامی که جرقه های درگیری در بین افراد مشاهده شود، وظیفه بزرگان فامیل و طایفه می باشد که با مدیریت صحیح و منطقی آنها را هدایت نمایند. با پند و اندرز و آگاهی دادن به عواقب در گیریها آنها را از این عمل باز دارند.همین هدایت بزرگان که بیشتر به صورت پا درمیانی و یا ریش سفیدی و کدخدا منشی توام می گردد، می تواند بسیاری از تنشها را بکاهد.اما ضعف در این است که در بعضی مواقع کوچکتر ها به بزرگترها احترام نمی گذارند.گاهی هم بزرگان ضمن اینکه جوانان را از این عمل باز نمی دارند بلکه خود عامل و انگیزه نزاع می گردند.وقتی ابزار و آلات خشونت (زنجیر و چاقو) در جیب یک فرد سالخورده مشاهده می گردد، افراد زیر مجموعه همان فرد هم این ابزار و آلات را می بینند و ثمره آن بد آموزی است که به نسل جوان و نوجوان منتقل می گردد.

انسان ذاتا پاک طینت است. نوجوانان و جوانان سرشار از طبیعتی پاک هستند. اگر در محیط خانه و اجتماع توسط بزرگان رفتاری همراه با عطوفت، صبر، استقامت، شجاعت، دستگیری ودر مجموع صفات خوب و پسندیده الغاء گردد، جوانهای ما هم سرشار از استعدادهای آموختن دارند.جوانهای ما هم باید بدانند که ستبری سینه و بازو برای سلامت جسم و روح و برای انجام فرمان خدا و دستگیری ضعفا می باشد، نه اینکه بیهوده و بی هدف این جسم و روح را درگیر عوامل بازدارنده شخصیت اجتماعی نمود.

از جمله عوامل و عللی که موجب درگیری و تنشهای محلی و غیره می گردد، عبارتند از:

1 – تعصب محلی، قومی و طایفه ای بیجا 2 – بیکاری، ولگردی، قاچاق و مواد مخدر 3- کاهش احترام متقابل 4 – ضعف علمی 5- تقلید های کور کورانه از بزرگان غیر منطقی 6 – تکبر، خود خواهی و جهالت 7 – ضعف نیروهای امنیتی و قضایی 8 – دوری از ایمان و فاصله گرفتن از قرآن 9- کاهش ارتباط با مساجد، نماز و ادعیه 10 – کمبود مطالعه و کتابخوانی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد