شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

دعوت از عموم در مراسم تشییع شبه تابوت حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در شهرک سعدی شیراز

در سالروز شهادت زیباترین بانوی اسلام در عمل به قرآن، دفاع از ولایت، حجاب و عفاف، تدبیر و مدیریت در ارتباط با روابط پدری، همسر داری، فرزند داری، همسایگان، و رفتار اجتماعی، حضرت صدیقه ی طاهره، ام ابیها، بعلها و بنیها و سر المستودع فیها به عدد ما احاط به علمک فاطمه ی زهرا سلام الله علیها مراسم تشییع شبه تابوت آن حضرت در شهرک سعدی شیراز برگزار می شود. طبق سنوات گذشته این مراسم از ساعت 9/30 دقیقه ی صبح روز پنجشنبه 95/12/12 از محل بیت الزهرا (ع) منزل حاج سید کمال خردمندان شروع می شود.


برنامه های مراسم به این شرح است:
- قرائت کلام الله مجید
- قرائت زیارت حضرت فاطمه ی زهرا (س)
- شروع تشییع شبه تابوت از همین مکان، بلوار بوستان، جلوی آرامگاه، بیست متری، بلوار نارنجستان و در انتها در حسینیه ی حضرت امام زین العابدین (ع) ختم می شود. در بین مسیر پاتق هیئات مذهبی شهرک سعدی چند دقیقه ای با ذکر نوحه سرایی و ایستگاه های پذیرایی صلواتی برنامه هایی را به اجرا خواهند گذاشت.
در حسینیه هم نیم ساعت عزاداری توسط مداحان اهل بیت (ع) اجرا خواهد شد. در ادامه به استقبال اذان و نماز جماعت ظهر و عصر خواهیم رفت و در انتها با پذیرایی اطعام عزاداری به اتمام خواهد رسید.
مسوولیت امنیت برنامه ها: دکتر هاشمی فرمانده محترم حوزه ی سلمان
مدیرت برنامه ها: جناب آقای عبدالصمد فهندژ سعدی
مسوولیت ترافیکی: معاونت محترم راهنمایی و رانندگی منطقه
هماهنگی هیئات مذهبی: جناب آقای حاج نورالدین فهندژ سعدی
هماهنگی تصویر برداری : جناب آقای سعید فهندژی سعدی
مدیریت نظم و هماهنگی : جناب آقای حاج حسن فهندژ سعدی
مدیرت خواهران: واحد بسیج خواهران شهید عرشی
مسوول ستاد فاطمیون شهرک سعدی شیراز: آقایان: حاج سید کمال خردمندان و حاج مصطفی فهندژ سعدی
از تمامی مردم مومن و شهید پرور شیراز و شهرک سعدی دعوت می شود در این مراسم شرکت فرمایند.
ستاد فاطمیون شهرک سعدی شیراز

طایفه بهشت آیین سعدی از صدر تا ذیل

دوست و برادر ارجمندم آقای جعفر بهشت آیین که گهگاهی با هم هم سخن می شویم، از آباء و اجدادیش می گفت: آنچه که در این شجره نامه می آید برگرفته از صحبت های آقای بهشت آیین است. ایشان در مبحث اجدادی می فرماید:

چهار نسل قبلی ایشان، یعنی پدرِ پدرِ پدرش فردی به نام علی محمد قجر نام داشت. ایشان حامل فرمانی از حکومت قاجار به حاکم شیراز بودند. ایشان در محل امامزاده اسماعیل ابرج در قسمت شمالی دشتک از توابع دهستان درود زن مرودشت اتراق می کنند. دختری از اهالی روستا را می بیند و عاشق ایشان می شود. کدخدای روستا را برای خواستگاری روانه ی منزل پدر دختر می کند. خانواده ی دختر از این که آن فرد را نمی شناختند، تن به این ازدواج نمی دهند و هر چه ایشان اصرار می کرد فایده ای نداشت. ایشان شبانه دور از چشم خانواده به اتفاق دختر روانه ی شیراز می شوند. در شیراز تشکیل خانواده می دهد. دارای ثروت زیادی بود. یکی از فرزندان ایشان محمد علی نام داشت. پدر آقای جعفر بهشت آیین هم محمد نام داشت. آقا محمد که آن هم فردی ثروتمند بود در یکی از باغ های قصرالدشت که مربوط به دایی اش بود نشسته بودند که ماموران ثبت احوال برای شناسنامه دار کردن مراجعه می کنند و از ایشان نامش را جویا می شوند. او نامش که محمد بود می گوید و در شناسنامه ثبت می شود. بعد از آن فامیلی اش را می پرسند که ایشان چون آن موقع در باغی بزرگ و زیبا بود بهایشان می گوید بهشت آیین و همین اسم فامیلی برای آن ها باقی می ماند.

آشتی ملی یا غربالگری

امروزه با ادعای برخی از افراد که آشتی ملی را به زبان می آورند و  رهبر فرزانه هم در جواب آن ها به درستی پاسخ داد.
به نظر من باید در برابر آشتی ملی یک غربالگری انجام بشود. البته این غربالگری بایستی خیلی زودتر از این ها انجام می شد. مثلاً هر بیست سال یک بار؛ چرا که با گذشت زمان، انقلابیون از ارزش هایی که برای آن انقلاب کردند و در این راه مبارزه کردند، خون دادند و شهید دادند، فاصله می گیرند. شاید به دلیل افزایش عمر این آلزایمر زودرس است که گریبان انقلابیون متعصّب را می گیرد و از ارزش ها دور می شوند. برخی از پادشاهان قبلی هم هیچ گونه اطلاعات و آگاهی از پادشاهان قبل از خودشان نداشتند. مثلاً  اگر آقا محمد خان قاجار می دانست که بر سر نادرشاه چه آمد، هیچگاه تنبیه نوکرش را به صبح واگذار نمی کرد تا فرصتی به دست آن ها بدهد که شبانه همچون نادر به سراپرده اش هجوم ببرند و کارش را تمام کنند. ما هم باید نسبت به تحلیل ابن خلدون از مراحل یک حکومت آگاه باشیم. ابن خلدون در باره ی انحطاط تمدن ها و نشانه های آن می گوید: هر تمدن سه مرحله ی اصلی را طی می کند: مرحله ی پیکار و مبارزه ی اولیه، مرحله ی پیدایش خودکامگی و استبداد و سرانجام مرحله ی تجمل و فساد که پایان تمدن به شمار می رود. او نماد برجسته ی تمدن دولت را نیز تابع قانون طبیعی رشد، بلوغ و انحطاط می داند و اذعان می دارد که گذر از 5 مرحله برای آن محتمل است:
1 - دوره ی فتح:
2 - دوره ی خودکامگی:
3 - دوران اوج قدرت:
4 - دوران انحطاط:
5 - دوران سقوط:

برای هر دوران ابن خلدون به زیبایی صحبت می کند باید حواسمان باشد که جدول عمر حکومتی ابن خلدون را به دقت مورد مطالعه قرار بدهیم و نکند روزگاری آیندگان به ما خرده بگیرند که اگر آن ها هم مطالعه داشتند وضع به مراتب بهتر از این می شد ما دنبال چه معیارهایی بودیم و آن ها را جزء ارزش ها محسوب می کردیم و به خاطر آن قیام کردیم
 حجابی که امروزه نگران کننده است
اقتصادی که امروزه نگران کننده است
بیکاری که امروزه نگران کننده است
پارتی و رشوه که امروزه نگران کننده است
هزار فامیلی در بدنه حکومتی که امروزه نگران کننده است
بی نظارتی در بخش های مختلف از ریز و درشت که امروزه نگران کننده است
فقر و بیکاری که امروزه نگران کننده است
اختلاف بین اغنیا و فقرا که امروزه نگران کننده است
دزدی و چپاول به بیت المال که امروزه نگران کننده است
اختلاف طبقاتی در همه ی ارکان جامعه از فیش های نجومی گرفته تا
اگر چه دیر شده است اما باید هر چه زودتر یک سرندی با سوراخ های ریز در همه ی ارکان حکومتی قرار داده شود تا آن هایی که خیلی به فساد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی چسبیده اند و فربه شده اند غربال شوند و حکومت یک تکانی به خودش بدهد. انشاء الله

طایفه ی بهاری سعدی از تبعید تا مهاجرت اجباری

آن چه که در ذهن مردان دنیا دیده ی بهاری ها ی سعدی نسبت به گذشته شان و مهاجرت از زادگاه آباء و اجدادی تا سکونت در سعدی به یاد مانده اینگونه است. بهاری های سعدی در اصل از طایفه ی ده بزرگی ها هستند. ده بزرگی ها هم در چهار نسل قبل در روستای بزرگی به نام ده بزرگ از توابع بخش باشت در استان کهکیلویه و بویر احمد زندگی می کردند. در زمان ها مختلف بنا به دلایلی اکثر ساکنان این روستا بالاجبار یا به دلخواه از این روستا مهاجرت و به شهرهای باشت، گچساران، تهران و شیراز مهاجرت کردند.
حاج صدرالله بهاری سعدی در دو چهره ی متفاوت
ترکیب جمعیتی

جمعیت روستای ده بزرگ شامل دو گروه ده بزرگی ها و سادات بحرینی می باشند . سادات بحرینی از نوادگان شخصی به نام سید حسین میباشند که در زمانهای قدیم به دلیل قدرت گرفتن وهابیون ، بحرین را ترک کرده و به همراه خانواده پدری از بحرین به ایران آمدند و در بوشهر سکنی گزیدند . یکی از فرزندان خانواده در منطقه بهبهان و سیدحسین در روستای ده بزرگ ازدواج کرده و مستقر شدند . نسب کسانی همچون سید عبدالله بهبهانی مجتهد و مرجع تقلید شیعه و از روحانیون برجسته جنبش مشروطه و نهضت تحریم توتون و تنباکو از این خانواده میباشد . رابطه ده بزرگی ها و سادات بحرینی به دلیل زندگی طولانی مدت در کنار یکدیگر و ازدواج های بین هردو گروه خوب و شایسته است و مردم نیز عمدتاً هر دو گروه را ده بزرگی میشناسند . ده بزرگی ها : خانواده های گرامی ، نوری ، محمدپور و ... سادات بحرینی : خانواده های بلادی ، حسینی ، موسوی ، خاتم نسب ، مسلمی و ...

تاریخچه ی روستا
روستای ده بزرگ قدمتی 2000 ساله دارد و چون ادعای حکومت جنوب را کرده بودند با لشکر نادر شاه درگیر شدند . به علت زخمی شدن اسب نادر شاه توسط طه حسین ده بزرگی، نادرشاه با سپاهی به آن منطقه هجوم می برد و بعد از شکست دادن، آن ها را به سمت شیراز تبعید می کند. پس از تبعید هم دوباره سر تعظیم فرود نمی آورند و نادرشاه مجدداً آن ها را به حوالی بوشهر و برازجان تبعید می کند. این گروه بعد از مرگ نادر دوباره به مکان اولیه ی خودشان هجرت می کنند و بعدتعدادی  از آنها به شیراز مهاجرت می کنند و در محل دروازه اصفهان ساکن می شوند. برخی از این طایفه به سعدی می آیند و در این مکان سکنی می گزینند.