شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

از آن مطهری تا این مطهری

آن یکی شیدا و این یکی شبهه در انقلاب افکند.

آن یکی مجذوب و این یکی منفور مردم.

آن یکی به انقلاب خوشبین و این یکی به دشمنان نظر دارد.

آن یکی دُرّ نایاب بود کتب هایش، این یکی ناخوانده آن ها را.

آن یکی پیر مراد را سپر، این یکی پیر ما را شمشیر.

آن یکی شهید دین شد و این یکی هنوز در تردید

این یکی امروز هم در صحن علنی مجلس ندا در داد

ایهالناس گرگ در قفس حبس است

مردمان مات ماندند که او چه می گوید

سخنش را باز ادامه داد تا آنجا

که مردمان صدایش را با این جملات پاسخ دادند

فریاد‌های (2-2) و مرگ بر فتنه‌گر

     کاش نمایندگان محترم به حرف های این آقا خوب گوش می دادند و رافت دینی را کنار گذاشته و از قوه قضاییه می خواستند که آن دو آقا را به میز محاکمه دعوت نمایند و طبق قانون با آن ها برخورد نمایند.مگر آنان خونشان از دیگران سرخ تر است که رافت دینی به آن ها تعلق بگیرد.

صدای بال و پر جبرئیل می آید

صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
  

 

 عکس هفته وحدت 


میلاد پیامبر گرامی اسلام مبارک باد

شبه پاسخی به صحبت آقای روحانی در جمع مشاوران اقتصادی

     آقای روحانی در جمع مشاوران اقتصادی فرمودند: آرمان ما به سانتریفیوژ متصل نیست وی با تأکید بر اینکه دولت به دنبال توسعه مستمر و پایدار و همه جانبه است، ضرورت تعامل با کشورهای جهان را مورد تأکید قرار داد و گفت: تجربه زندگی سیاسی من نشان می‌دهد که کشور نمی‌تواند با انزوا رشد مستمر داشته باشد. البته این موضوع بدین معنا نیست که از اصول و آرمان‌های خود دست برداریم ضمن اینکه اساساً در روند مذاکرات کسی از اصول و آرمان‌ها سخن نمی‌گوید بلکه در آن جا اصل مهم موضوع منافع است و هر کشوری به دنبال منافع خویش است.

     رئیس جمهوری اضافه کرد: در توافق ژنو نیز که موفقیت و پیشرفتی داشتیم و توانستیم از بخشی از تحریم‌ها عبور کنیم کسی روی اصول و آرمان معامله نکرد بلکه طرفین با یکدیگر سخن گفته و مذاکره بر مبنای فرصت‌ها و منافع مشترک است و اساساً مذاکرات به این معنا است که بین خواست ما و خواست طرف مقابل پلی ایجاد شود.

     روحانی تأکید کرد: اصول و آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب، مغز و اراده ما متصل است که باید این اتصال را هرچه بیشتر تقویت کنیم . 

رییس‌ جمهوری با اشاره به اینکه برای توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال، نیازمند راه‌حل‌های متنوع و مختلف هستیم، بر استفاده از نظرات کارشناسان و صاحب‌نظران در مسایل مهم کشور بویژه در حوزه اقتصادی و پرهیز از خوددرمانی تأکید کرد.

     در جواب بیانات ریاست محترم جمهوری باید گفت: مگر حضرت امام (ره) این نکات را نمی دانستند که می فرمودند: مرگ بر آمریکا، آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. در دوران جنگ که کشور ما نیازمند تسلیحات نظامی بود و می توانستیم به یک اشاره با آمریکا ارتباط برقرار کرده و این همه جوانان را شهید نکنیم؛ حضرت امام نمی دانستند و شما در مدت دوران سیاسی به این موضوع مهم دست یافتید. مگر در دوران اقتدار آیت الله هاشمی نمایندگانی با کیک و هدایا از آمریکا به ایران نیامدند و دست دوستی بلند نکردند. آن وقت هم هنوز آقای روحانی دیپلم سیاست را نگرفته بودند تا به امام گوشتزد کنند که ای پیر جماران آگاه شو و از این غفلت و انزوا بدر آی! شاید آن زمان امام و مردم نمی دانستند که اصول را باید در قلب و سر نگهداری کرد نه در عمل. من با هر سیاست مثبتی که منجر به رفع تحریم ها بشود و مردم کشورم را از وضعیت نامطلوب اقتصادی بدر آورد موافق هستم، اما نه با هر وسیله ای که آرمان های ما به زیر سوال برود. آرمانم های ما هم در سینه، هم در قلب و هم در دستان و چشمان بیدارمان هست که هر گاه به خطر بیافتد با جان و دل از آن ها پاسداری می کنیم. 

     به نظر من در این ایام میمون و مبارک که میلاد خاتم رسولان و امام ناصحان و هفته ی وحدت است، آقای روحانی بیشتر متمرکز وحدت کشورهایی باشد که پرچم اسلام را به عنوان سمبل پایداری، استقامت و علم ملی و مذهبی کشورشان می دانند. اگر همین کشورهای اسلامی به هم نزدیک تر بشوند نیازی به گنده گویی های آمریکا، اسرائیل، فرانسه، انگلیس و آلمان نخواهد بود و ما حاضریم برای اسلام هم که شده کرنش کنیم و با کشورهای مسلمان همکاری کنیم. دیگر زمان پهلوی نیست که رابطه با آمریکا را به هر چیز دیگری ترجیح بدهند. امروزه ما دوست داریم با عربستان و امثالهم غیر وهابی رابطه برقرار کنیم. این شدنی است. رفت و آمد ما با عربستان، عراق و سوریه و لبنان بیشتر از آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی است. کاش تیم هسته ای این چندین ماهه اوقات خودشان را مصروف اعتلا بخشیدن به رابطه با این گونه کشورها می کردند.

انا لله و انا الیه راجعون

رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوز / هر کجا می نگرم روی تو پیداست هنوز

آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو / نام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز

     هفته ی گذشته دو تن از وابستگانم را از دست دادم که هر کدام از آن ها ویژگی های منحصر به فردی داشتند که در یک قالب با هم مشترک و در یک نظر هم متفاوت از هم بودند. پسر عمویم مرحوم احمد فهندژ سعدی زائر امام رضا (ع) بود. وقتی از سفر به سلامت به منزل بر می گردد، اجل (سکته قلبی) فرصت گفتگو و حال و احوال با خانواده اش را نمی دهد و با پای خسته به درمانگاه محل و از آن جا هم به بیمارستان و سپس به دیار باقی می شتابد. دیگری مهدی سلیمان میگونی که پسر دایی مادرم بود هم بعد از یک (سکته ی مغزی) جان به جان آفرین تسلیم می کند. این دو بزرگواران مردانی بودند که همواره در حال تلاش و زحمت بودند. یکی هنرمند در موسیقی و آن یکی هم در کار فنی ساختمان هنرمندی بی نظیر بود. برای دیگران کار کردن را نه تنها برای دستمزد، بلکه از جان و دل مایه می گذاشتند. تا کنون چنین کسانی را ندیده بودم که تمام هم و غمشان را برای نتیجه ی کار مثبت خودشان و شادی صاحب کار مصرف کنند. گاهی در دل شب های زمستانی سرد و سوزناک میگون مرحوم مهدی سلیمان میگونی را با لباس های گل آلود می دیدم و می گفتم که از کجا می آیی؟ می گفت که از سر کار فلان پیر زن و یا فلان پیر مرد بر می گردم. گاهی خودم شاکی می شدم و به او می گفتم که مگر خودت زن و بچه نداری برو به آن ها برس. اما نمی دانستم که در دل عاشق او چه می گذرد. وقتی با او کار می کردم متوجه می شدم که چقدر به کارش علاقه و ایمان دارد. خداوند روح آن دو بزرگواران را با اولیاء و انبیاء محشور بگرداند. انشاءالله